میتوانید از محتویات این باکس بگذرید و یکراست به سراغ نوشته اصلی بروید. قبل از خرید اشتراک وفاداری، مزایای آن را از طریق این پیوند مشاهده کنید. لطفا تنها بعد از خواندن «مزایای خرید اشتراک» اقدام به خرید کنید.
یکی از روشها برای یادگیری بهتر و عمیقتر، فراخوانی اطلاعات است. ولی فراخوانی اطلاعات چه تفاوتی با دوبارهخوانی دارد؟
فرض کنید که یک فصل از کتابی را خواندهاید. تلاش برای به یاد آوردن نکات کلیدی و مضمون آن فصل، بدون نگاه کردن به کتاب، فراخوانی اطلاعات نامیده میشود. فراخوانی به شما در درک بهتر و عمیقتر مطالب کمک فراوانی میکند و در نهایت باعث میشود که یک چانک مفید از اطلاعات آن درس رد ذهنتان ساخته شود.
در طرف دیگر اگر مانند یک ربات، فقط مطالب را دوبارهخوانی کردید اول از همه ممکن است اسیر توهم دانستن شوید و در ثانی چیز کمتری به فهمتان از موضوع اضافه خواهد شد چرا که تلاشِ ذهنی جزئی از پروسهی دوبارهخوانی نیست. حداقل به اندازهای که در فراخوانی اطلاعات مایه میگذارید نیست؛ و فراموش نکنید که تلاش ذهنی مهم است، حتی اگر این احساس که «نمیتوانید» را تداعی کند.
هرچقدر فشاری که به ذهن برای یادآوری میآورید بیشتر باشد، درکتان از مطلب نسبت به قبل بیشتر خواهد شد. به این تلاش Desirable Effort میگوییم و اشاره به تلاشی که بازده دارد، میکند. مطمئنا اگر این تلاش هیچ خروجیای نداشته باشد (Undesirable Effort)، کمکی به درک شما از مطلب نخواهد کرد. در اینجا به جای فراخوانی بهتر است که مطلب را دوبارهخوانی کنید تا حداقل یک درک پایهای از آن به دست بیاورید.
بگذارید مراحل یادگیری یک ایدهی جدید را با هم مرور کنیم. زمانی که شروع به یادگیری یک مطلب میکنید و چهار اسلات حافظهی کاری خود را درگیر موضوع مینمایید، احتمالا با یک حالت گیج و سردرگم مواجه میشوید. به هر حال مطلب جدید است و مغز فرصت میخواهد.
وقتی زمان بیشتری را به درک مطلب اختصاص دهید، مغز شروع به ساماندادن به این درهمی اطلاعات میکند. در نهایت یک چانک مفید و کارا به شما تحویل خواهد داد. حالا که یک چانک مفید ساختهاید، دیگر نیاز به تمرکز کامل و هر چهار اسلات حافظهی کاری برای کار کردن بر روی آن ندارید. یعنی شما با استفاده از یک اسلات حافظهی کاری و پل زدن به چانکهایی که ساختهاید ارتباط عمیقی با آن چانک و همچنین دیگر چانکهای مرتبط برقرار خواهید کرد. به عبارت سادهتر، وقتی اطلاعات را به خوبی قطعهبندی کنید، با تنها یک اسلات از چهار اسلات حافظهی کاری، به مقدار بیشتری از شبکهی عصبی و اطلاعاتش نسبت به زمانی که یک چانک درست و حسابی نساختهاید دسترسی خواهید داشت و استفادهی بهینهتری از مغزتان خواهید کرد.
ولی دوبارهخوانی هم همیشه بدون فایده یا با بازده کم نیست. بلکه اگر این دوبارهخوانی شامل یک فاصلهی زمانی معقول باشد، به درک بهتر مطلب کمک خواهد کرد. امااین زمان معقول مساویست با زمانی که شروع به فراموش کردن اولین ایدههای کلیدی از درسی که گرفتهاید میکنید. اگر این فراموشی آنقدر زیاد شود که درصد زیادی از مطالب را فراموش کرده باشید، دیگر این دوبارهخوانی، دوبارهخوانی نیست، بلکه یک شروع تازه برای یادگیری به حساب میآید.
و به عنوان آخرین نکتهی این درست. ساختن چانکهای مرتبط بدون در نظر گرفتن پایهی درست، مثل یادگرفتن حرکتهای حرفهای شطرنج قبل از یادگیری اصول بازیست. بایستی این قطعهبندی اطلاعات در خصوص یک موضوع خاص، با یک ترتیب معقولِ رو به جلو همراه باشد. مفاهیم برای شما نبایستی آنقدر گنگ باشند که هیچ چیزی نفهمید چرا که به این صورت یک چانک بیخاصیت را ساختهاید. مفاهیم حرفهایتر از طریق فهم مفاهیم سادهتر که چانکهایشان به خوبی ساخته شدهاند، معنا و مفهوم میپذیرند. این مفاهیم به خودی خود بیمعنیاند. ساخت به ترتیب قطعههای اطلاعات، بسیار حائز اهمیت است.
پاسخ دهید