میتوانید از محتویات این باکس بگذرید و یکراست به سراغ نوشته اصلی بروید. قبل از خرید اشتراک وفاداری، مزایای آن را از طریق این پیوند مشاهده کنید. لطفا تنها بعد از خواندن «مزایای خرید اشتراک» اقدام به خرید کنید.
تا اینجا یاد گرفتیم که صرفا دیدن راهحل یک مساله، یا گوش دادن به موسیقی، یا هر کار منفعلانهی دیگر، با وجود اینکه میتواند پایههای اولیهی ساخت یک مهارت را پیریزی کند، اما بسیار ناکارآمد خواهد بود. در نتیجه راهحل، دست به کار شدن است.
معمایی که حل شده است، مهارت لازم برای حل معماهای مشابه را به شما یاد نمیدهد، بلکه تلاش برای حل آن معما و ساخت و پیوند الگوهای عصبی، با دست به کار شدن است که با ایجاد الگوهای عصبی مناسب، شما را به مهارتی مجهز میکند.
توهم دانستن
ما قاضی خوبی برای قضاوت در خصوص چیزهایی که یاد گرفتهایم، نیستیم و بیشتر با توهمی به اسم توهم دانستن مواجه میشویم. با یک مثال ساده این موضوع را برایتان باز میکنم.
فرض کنید که فردا امتحان دارید و فرصت برای مطالعه با فاصلهی زمانی در اختیارتان نیست. کتاب را میخوانید و دو سه ساعت بعد یا فردا صبح قبل از امتحان با یک روخوانی مجدد به استقبال امتحان میروید. این کاریست که بسیاری از دانشآموزان انجام میدهند. دوبارهخوانی متنی که از خواندن آن چند ساعت یا یکی دو روز مختصر گذشته، یک حس غلط را در شما القا میکند و آن این است که: «من مطلب را کاملا گرفتم و فهمیدم». ولی آیا واقعا اینطور است؟ خیر. شما در اصل اسیر توهم دانستن شدهاید و این مطالب به سرعت از ذهن شما زدوده خواهد شد. شاید برای ابد در ذهنتان بماند ولی دسترسی به آنها در آینده چیزی نزدیک به غیرممکن خواهد بود.
توهم دانستن ما را گمراه میکند. هایلایت کردن نوشتههای یک متن هم میتواند به این توهم دامن بزند. سعی کنید که تنها نکات بسیار کلیدی از متن را هایلایت کنید و درک و فهم خودتان از مطلب را در حاشیهی متن بنویسید. به این صورت ارتباط بهتری با موضوع برقرار خواهید کرد. هایلایت کردن بیمهابا، در انتها به ضرر شما تمام خواهد شد در نتیجه در استفاده از هایلایتر، وسواس بیشتری به خرج دهید. از نظر اقتصادی هم به نفعتان خواهد بود.
زمانی که کتاب روبروی شما قرار دارد نیز این توهم شما را تهدید میکند. به این صورت فکر میکنید چیزی که میخوانید، در ذهنتان جا خوش کرده است؛ اما اینطور نیست. تا اینجا یکی از راهحلها یعنی فراخوانی اطلاعات را یاد گرفتیم. یکی دیگر از راهحلهای بسیار موثر این است که از خودتان آزمون بگیرید. این کار کمک میکند تا به اشتباهات خود پی ببرید. از اشتباه کردن، ناامید نشوید چرا که این اشتباهاتِ باارزش به شما بازخورد لازم برای صرف وقتتان در جای مناسب را میدهد. دیگر میدانید که بهتر است وقتتان را بر روی چه قسمتهایی سرمایهگذاری کنید تا در زمان امتحان مرتکب آن خطاها نشوید.
و نکتهی آخر اینکه اگر همیشه در یک مکان خاص مطالعه میکنید، بهتر است که این رویه را عوض کنید. مغز ما حتی زمانی که غرق در کتابیم، نشانهها و گیرههایی از محیط را به همراه مطالب، در ذهن ما کد میکند. وقتی در یک مکان خاص مطالعه میکنید، بدون اینکه متوجه باشید این گیرهها را نیز کد کردهاید و یادآوری آن مطالب راحتتر میشود. چرا؟ چون شما یک گیرهی کمکی به اسم مکان را همراه دارید. کافیست سعی کنید همین مطالب را در مکان دیگری، مثل سر جلسه امتحان، به یاد بیاورید. اینجاست که از نعمت گیرهی مکان محروم خواهید شد و کارتان دشوارتر میشود.
این موضوع نیز به توهم دانستن دامن میزند. به عبارتی لازم است که مدام مکان مطالعهی خود را تغییر دهید. یا حداقل در زمانهایی که قرار است مطلبی را به خاطر بیاورید در مکانی که آن مطلب را خواندید نباشید.
پاسخ دهید