میتوانید از محتویات این باکس بگذرید و یکراست به سراغ نوشته اصلی بروید. قبل از خرید اشتراک وفاداری، مزایای آن را از طریق این پیوند مشاهده کنید. لطفا تنها بعد از خواندن «مزایای خرید اشتراک» اقدام به خرید کنید.
دام اینشتلونگ!؟ چه اسم عجیبی؟ این اسم عجیب در یادگیری میتواند سختیهای زیادی را به شما تحمیل کند. قبلا گفتیم که برای حل یک موضوع، معمولا در ذهنمان یک سری مسیر عصبی تشکیل داده میشود که با دنبال کردن تکتک این مسیرها ما به جواب میرسیم. ولی مسائل همیشه راهحلهای یکسانی ندارند. یا بهتر است که با راهحلهای یکسان حل نشوند. فرض کنید که یک نجار فقط و فقط با استفاده از چکش خود بخواهد همه چیزی درست کند. قدرت بخشیدن به یک روش خاص حل مساله، بیشباهت به کار این نجارِ کارنابلد ما نیست. اینجاست که فراگیری به روش Interleaved توصیه میشود.
اینشتلونگ چیست؟ به تصویر و ماشین پینبال نگاه کنید. شما یک الگوی عصبی را در بالا با تمرین و تکرار آنقدر پررنگ کردهاید که در اصل یک سپر دفاعی از آن ساختهاید. حالا این سپر دفاعی چیست؟ کار نکردن بر روی مفاهیم مختلف و چسبیدن به یک مفهوم و راهحل خاص، باعث میشود که الگوی عصبی مربوط به آن راهحل پررنگ و پررنگتر شود. حالا فرض کنید که با مسالهای مواجه شدهاید که بهترین مسیر و شیوهی راهحلش در قسمت پایین ماشین پینبال قرار دارد (الگوی سیاه رنگ). شما آنقدر روی راهحل اول (بالای پینبال) کار کردهاید که عبور از سد آن راهحل و رسیدن به راهحل جدید برایتان سخت خواهد بود. یعنی به عبارتی میخواهید که مسائل جدید را نیز با همان مسیرهای پررنگشده عصبی (در تصویر مسیر قرمز رنگ) حل کنید. به این پدیده اینشتلونگ میگوییم. البته همانقدر که شما در خواندن آن مشکل دارید، من هم مشکل دارم. آیْنْشْتِلونْگْ
شاید کتابهای گامبهگام که راهحلها را به دانشآموزان نشان میداد را به خاطر بیاورید. دیدن راهحل و تقلید کورکورانه از آن مساویست با عدم تلاش برای پیدا کردن الگوهای عصبی مناسب برای حل مساله. وقتی شما خودتان عامدانه تلاش نکنید که با یک مساله از زاویههای مختلف روبرو شوید، و در حالت دیفیوس به دنبال یک روش حل مناسب نباشید، در اصل کمکی به توانایی خود در حل مساله و به کار بردن خلاقیت نکردهاید. و این مساویست با یک ضعف و گیر افتادن در دام اینشتلونگ.
تلاش برای پیدا کردن راهحل به شما در پیدا کردن قطعههای مناسب اطلاعات در هر وضعیت و موقعیت، و چگونگی قرار دادن این قطعهها در کنار هم برای رسیدن به جواب و درک و فهم موضوع کمک زیادی میکند.
کسب مهارت در خصوص یک سرفصل یا موضوع نیز به همین منوال است. نهتنها شما بایستی در خصوص آن سرفصل چانکهای پایهای از اطلاعات مفید را گردآوری کرده باشید، بلکه چگونگی انتخاب یک چانک از بین چانکها نیز حائز اهمیت است (روش راهحل). به همین خاطر است که تلاش برای پیدا کردن راهحلها و یادگیری انتخاب بین چانکها میتواند به همان میزان ساخت یک قطعهی مفید از اطلاعات به شما کمک کند.
ولی بهترین روش برای این کار چیست؟ بایستی شما بین استراتژیها و مهارتهای گوناگون مدام در حال آمد و شد باشید. نبایستی به یک سرفصل و یک مفهوم از یک زاویهی خاص بچسبید و تمام تلاشتان را بر روی آن بگذارید چرا که آن موقع است که اینشتلونگ به سراغتان آمده و توانایی پیدا کردن چانک مناسب در لحظه را از شما خواهد گرفت. به این کار Interleaved Practice میگویند. وقتی ایدهی اصلی یک مفهوم را گرفتید، سعی کنید که از پرآموزی جلوگیری کرده و همان مساله را به روش متفاوتی حل کنید. یا میتوانید به سرفصلهای دیگر بپردازید تا ذهنتان در پس زمینه آن مساله را پردازش کند.
به عنوان مثال فرض کنید که با یک مساله ریاضی روبرو شدهاید و روش حل این مساله را یاد گرفتهاید. حالا حل کردن مسائل مشابه، به روش مشابه در آن نشست خاص، به شما کمک زیادی نخواهد کرد ولی تلاش برای حل همان مساله به روش دیگر، هرچند به نظر سخت بیاید، و احساس کنید که هیچ پیشرفتی ندارید، به یادگیری شما و انتخاب بهترین راهحل در زمان مقتضی کمک فراوانی خواهد کرد.
پاسخ دهید