میتوانید از محتویات این باکس بگذرید و یکراست به سراغ نوشته اصلی بروید. قبل از خرید اشتراک وفاداری، مزایای آن را از طریق این پیوند مشاهده کنید. لطفا تنها بعد از خواندن «مزایای خرید اشتراک» اقدام به خرید کنید.
یادگیری زبان از جمله مهارتهاییست که بسیار به کارمان خواهد آمد چرا که دریچهای جدید را به روی زندگی ما میگشاید. امیدوارم که از بخش اول این مقاله استفاده کرده باشید. اکنون با هم به سراغ بخش دوم میرویم.
۴- آمادهی سفر شوید
اگر کاملاً تازهکارید بسیار مهم است که قبل از چسبیدن ِسفت و سخت به یادگیری به زبانی که قصد فراگرفتنش را دارید گوش بدهید. من ساعتها کتابهای صوتی را بدون اینکه اصلاً متوجه شوم چه چیزی بلغور میکنند گوش میدادم و هنوز هم فعالانه این کار را ادامه میدهم تا آواهای زبان جدید را جذب کنم. گاهی هم پیش میامد که مثل بچهها غان و غونکنان یک سری کلمات نامفهوم که خودم هم نمیفهمیدم را بر زبان میآوردم. و خب با این پیشزمینه آماده شوید برای توصیهی بعدی:
۵- تمرین احمقانه
هوشیار بودن بزرگترین دشمن شماست. شما توان صحبت کردن به یک زبان خارجی را نخواهید داشت مگر این که بعضی وقتها احساس حماقت کرده باشید. باید با این مسأله کنار بیایید. باید دهانتان را به شکلهای عجیب و جدید در بیاورید، مثل یک کاریکاتور؛ صحبت میکنید و فهمیده نمیشوید، صحبت میکنند و نمیفهمید. تازه خیلی هم زیاد. مشکلی نیست و اینها اصول یادگیری هستند. اگر در خصوصش فکر کنید شاید بگویید: خب که چی؟ خب که چی ندارد! در مسیر یادگیری اگر احمق به نظر رسیدن کمک میکند، بگذارید احمق به نظر برسید، اصلاً چه کسی اهمیت میدهد؟
هر باری که به نظر احمق میرسید نه تنها خجالت نکشید که به خودتان چند ستاره جایزه بدهید، مثل بازیها هرچقدر ستاره بیشتر جمع کنید موفقترید. و خب بدانید این لحظههای ناب نشانگر این است که دارید یاد میگیرید! احساس حماقت نشانهی پیشرفت یا رسیدن به مرحلهای که پیشرفت آغاز میشود، است.
۶- بدانید کجایید تا پلهی بعدی را درست تشخیص دهید
تستهای زیادی برای تعیین سطح شما هستند. مثلاً این صفحه یا این یکی صفحه برای زبان انگلیسی.
۷- برای خودتان هدف تعیین کنید
نقشهای مرحله به مرحله برای یادگیری زبان ترسیم کنید. خواهید دید که راه دور و درازیست، درست مثل بالا رفتن از کوه و خب سفر کردن به دل کوه هم بدون نقشه و کمپزدنهای مرحله به مرحله شدنی نیست. تعیین هدف و میزان فاصلهتان تا هر کدام یکی از قویترین ابزارهای شما در طی این مسیر میباشد. به شدت توصیه میکنم که دورههای مختلفی (با اهداف متفاوت) تعیین کنید.
دورههای کوتاه و هدفهای نزدیک به هم میتوانند به سادگی تعداد ساعاتی که در هر هفته مشغولِ یادگیری هستید، باشند. اگر شما میخواهید روزانه یک ساعت را به زبان اختصاص دهید، یک برنامه روی کاغذ بنویسید و مطمئن شوید که هر هفت روز هفته را طبق برنامه پیش میروید. این کار به شما احساس خوبی در خصوص پیشرفت میدهد.
دورههای بلند و هدفهای دور از هم میتوانند تعیین سطح باشند. واقعا ارزشش را دارد که تستهای دورهای بگیرید، پس پشت گوش نیندازید و یا به آموزشگاهی برای تعیین سطح بروید و یا لینک بالا را یک جایی ذخیره داشته باشید.
منتظر بخشهای بعدی باشید. این پست در چهار بخش تقدیم حضورتان میشود تا طولانی شدنش باعث دلزدگیتان نشود.
پ.ن: البته مرکز توسعهی زبان CED با تیتر شماره ۴ زیاد موافق نیست. دکتر مککئولین میگوید که صداهای نامفهوم برای ما چیزی بیش از نویز نیستند و شما از این صداها چیزی یاد نمیگیرید. در خصوص نتایج تحقیقات CED در آینده خواهم نوشت. ولی بنا به تجربه شخصی، توجه به همین صداها (حالا نه کاملا نامفهوم و به قول دکتر مککئولین نویزها) میتواند قدرت شنود انگلیسی شما را افزایش دهد. پیدا کردن کلماتی که میفهمید در بین این صداها به شما در توسعه و بهبود تشخیص آنها کمک خواهد کرد.
عالی بود
من با کمک شما خیلی پیشرفت کردم اما متاسفانه خودم جا زدم و به قولی راه رو سخت دیدم اما میخوام دوباره شروع کنم
سلام و ممنونم.
این زمین خوردنها برای همه پیش میاد. فرق کسی که موفق میشه با کسی که نمیشه تواناییش برای بلند شدن دوباره بعد از همین زمین خوردنها و شکستهای ظاهریه.