میتوانید از محتویات این باکس بگذرید و یکراست به سراغ نوشته اصلی بروید. قبل از خرید اشتراک وفاداری، مزایای آن را از طریق این پیوند مشاهده کنید. لطفا تنها بعد از خواندن «مزایای خرید اشتراک» اقدام به خرید کنید.
از پست قبلی یک کامپیوتری روی دستمان ماند که بعید میدانم هیچکداممان توانایی تحمل آن را برای چند ساعت کوتاه داشته باشیم. از بد ماجرا همهی ما مجبوریم که تحملش کنیم چرا که مغز ما دقیقا مانند همان کامپیوتری که شرحش رفت، عمل میکند. شما کامپیوتر را میتواند به دست سطل زباله به امانت بسپارید، ولی مغزتان را چه؟ حتی یک ریاستارت ساده هم نداریم و این مغز دائم به کار است. این قیاس حافظه و کامپیوتر اصلا با واقعیت جور در میآید؟
ولی مثالی که زدم بیشتر به خاطر این کلیشهی رایج قیاس کامپیوتر و مغز است. شما به یک دانشمند علوم عصبی بگو مغز ما مثل یک کامپیوتر است و ببین که یک مشت حوالهات میکند یا در معذورات قرار گرفته و به خودش میپیچد.
قیاس کامپیوتر و مغز هم بینهایت سادهانگارانهست و هم اینکه اصلا قیاس درستی نیست و حافظه و نحوهی عملکرد آن، این موضوع را به روشنی بیان میکند. در فصل دو که از قرار همین فصلیست که در حال خلاصهنویسی آنیم در خصوص ویژگیهای جالب و البته گیجکنندهی سیستم حافظهی مغز صحبت خواهیم کرد.
احتمالا برای شما پیش آمده که فکری به سرتان میزند، بلند میشوید و به سمت جایی میروید، یک باره خودتان را وسط اتاق میبینید بدون اینکه دقیقا بدانید که چرا آنجایید؟ «دارم پیر میشم؟ چرا هیچی یادم نمیاد؟» هرچقدر هم به مغزتان ضربه میزنید میبینید گوشش بدهکار نیست. در پست فردا پیرامون این مساله بیشتر صحبت خواهیم کرد.
پاسخ دهید