میتوانید از محتویات این باکس بگذرید و یکراست به سراغ نوشته اصلی بروید. قبل از خرید اشتراک وفاداری، مزایای آن را از طریق این پیوند مشاهده کنید. لطفا تنها بعد از خواندن «مزایای خرید اشتراک» اقدام به خرید کنید.
سوسیس و کالباس چیست؟ اگر به حرف دل رسانههایی که پیرامونمان را گرفتهاند بخواهیم جلو برویم، سوسیس و کالباس خطرناکترین سم ساخته شده به دست بشر است ولی از آنجایی که در اکثر مواقع، نظرم همسو با رسانههای مبالغهگر نیست بایستی بگویم که اوضاع آنقدرها هم بیریخت نیست. شاید بد نباشد موضوع را به چند بخش تقسیم کنم تا راحتتر و البته سامانمندتر بتوانم نظرم را بگویم.
ادعا
با گسترش استفاده اینترنت و دسترسی به انبوه اطلاعات موجود در آن، ادعاهای بیسر و ته هم لاجرم راهشان را به دنیای مجازی باز کردهاند. این ادعاها هر اندازه غلوآمیزتر باشند، پیش نظر بسیاری محبوبتر جلوه میکنند و در نتیجه بیشتر دست به دست شده و به اشتراک گذاشته میشوند. این شده که هر پروفایل یا کانال ارتباطی را باز میکنیم، با انبوه ادعاهای بیارزش و به اصطلاح چرندی مواجه میشویم که از خاصیتهای عجیب شیر مرغ تا جان آدمیزاد برایمان قصه بافتهاند. این وسط شمار کانالهایی که با نسخههای مندرآوردی خودشان دوای هر دردی را میپیچند از حساب خارج شده است. این پست با عنوان رسانهی سلامتگُستر را در ایـلولا بخوانید.
بهتر است بدانید که تبلیغات نقش عمدهای در انتخاب مطالب این نوع کانالها بازی میکند. عناوین هرچقدر بیشتر بتوانند کاربران را فریب بدهند و به سمت خود جذب کنند، کانالِ پر خیر و برکتتری برای صاحب آن به ارمغان خواهند آورد؛ منظورم پول حاصل از اجارهی کانال به تبلیغدهنده است. و متاسفانه اخلاقیات در خیلی موارد در مقابل پول، شانسِ چندانی برای خودنمایی ندارد. چگونه میشود به کانالی اعتماد کرد که برای چندرغاز، تبلیغ چیزی را نمایش میدهد که فرسنگها با واقعیت فاصله دارد؟ آیا میتوان قبول کرد که باقی اطلاعات و ادعاهای مطرح شده توسط آن به منظور خیر و صلاح شما تولید میشود، به خصوص زمانی که آنقدری برای شما ارزش قائل نیست که هرگونه تبلیغ چرندی را در چشمان شما فرو میکند؟ از کجا معلوم آنها هم راهی برای کاسبی بیشتر نباشد؟
اگر واقعا رسانهها خیر و صلاح شما را میخواهند چرا هیچوقت اشارهای به اثرات مخرب استفاده از شبکههای اجتماعی یا تلویزیون و کلا رسانه نمیکنند؟ لینک منابع ( + و + )
اما راهحل چیست؟ تفکر انتقادی میتواند در این مورد به شما کمک فراوانی کند. میتوانید یک دورهی آموزشی رایگان را در درسنامه بگذرانید. (لینک دوره). البته بد نیست در خصوص روش درست و علمی بررسی یک ادعا هم بدانید. اینجا جای خوبی برای شروع است. (لینک مطلب).
آمار
به سراغ یکی از مهمترین اطلاعاتی که توسط این رسانههای بیشمار ارائه میشود، یعنی آمار بروم. علم آمار، علم اعداد و ارقامیست که در برخی از موارد با عوام صادق نیستند. به این معنی که شما با شنیدن اینکه اکثریت مطلق ازدواجهای اینترنتی منجر به طلاق میشود نمیتوانید نتیجه بگیرید که ازدواج اینترنتی بد است چرا که همهی عوامل را در نظر نگرفتهاید. اینکه آیا ازدواج سنتی در این دوران، آمار مشابهی دارد چیزی نیست که در مطلب بالا عنوان شده باشد و همین موضوع میتواند ادعای اول را بیارزش کند ولی برای کسی که آمار ارائه میدهد اکثریتی مهم است که نتیجه میگیرند ازدواج اینترنتی بد است. این تنها یک مثال بینهایت ساده و البته ساختگی است تا به شما نشان دهد که با دیدن چهار رقم آماری که هزار سوراخ و سمبه دارد نتیجهی قطعی نگیرید. یا وقتی که عنوان میشود در فلان کشور آمار بیکاری صفر درصد است به این معنی نیست که آن کشور بهشت است بلکه بایستی اول به تعریفی که آن آمار از بیکاری دارد رجوع کنید. از بد ماجرا به نظر میآید که اکثر مردم هم به راحتی خام آمارهایی میشوند که تمام حقیقت نیستند و یا با تعریفهای خاص خود تلاش میکنند نظر مردم را تحت تاثیر قرار دهند. مثلا با بازی با آمار میتوان ایران را ارزانترین کشور از نظر اینترنت و همچنین در طرف مقابل گرانترین کشور ارائهکنندهی اینترنت معرفی کرد. اینجا و اینجا را خودتان ببینید.
سوگیری ذهنی
فکر میکنید همهی آن چیزی که میبینید، حقیقت دارد؟ متاسفانه اینگونه نیست. مغز ما، گاهی ما را با تحریف واقعیت به اشتباه میاندازد. دنیای بیرون لزوما آن چیزی نیست که حس میکنید بلکه چیزی که حس میکنید یک تصویریست که توسط مغز شما تفسیر میشود.
مثلا تصویر زیر را ببینید.
در این تصویر خطوط موازی را مغز ما به صورت دیگری تفسیر میکند. یا یک نمونهی واضح دیگر.
واضحتر از این نمیشود توضیح داد. مغز من و شما رنگ مربعهای A و B را کاملا متفاوت تفسیر میکند، در صورتی که این دو مربع از نظر رنگ کاملا با هم یکسان هستند. باور نمیکنید؟ عکس را ذخیره کنید و داخل یک ویرایشگر تصویر قرار دهید. یک تکه از مربع B را بِبُرید و روی مربع A قرار دهید تا مطمئن شوید.
این موارد با نام خطای دید شناخته میشوند ولی عیب از چشمان ما نیست. چشمان ما تنها سیگنالهایی را دریافت میکند و به مغز میفرستد. در اصل این مغز ماست که میبیند و خب گاهی حقیقت را تحریف میکند.
این مورد واضح را دیدید ولی بد نیست بدانید که کم نیستند خطاهایی که مغز ما مرتکب میشود. به این لیست بلند یک نگاهی بیندازید.
در اینجا من به یک مورد خاص میخواهم اشاره کنم و آن سوگیری تاییدی است. یک مثال ساده در باب این سوگیری، خودکاریست که هر بار با آن امتحان میدهید، قبول میشوید. هرچند قبول شدن شما هیچ ارتباطی به خودکار ندارد ولی ذهن شما رابطهای خیالی را ایجاد میکند و شواهد را به گونهای برای شما تفسیر میکند که این باور شما موجه باشد. درمان بیمار توسط جادو و جنبل هم از همین نوع است. اگر بیمار درمان نشد، دلیلی میتراشید تا باور قبلی شما به آن جادوی خاص حفظ شود. هرچند از دید یک ناظر بیرونی شما به وضوح در حال توجیه غیرموجه هستید ولی مغز شما به شما اطمینان میدهد که حق با شماست چرا که شما پیشتر به این جادو باور داشتهاید.
یا یک تیمی را در نظر بگیرید که وظیفهی استخدام کارمندان جدید را برعهده دارد. شما به عنوان یکی از اعضای این تیم، بعضی را تایید و برخی را رد میکنید. حالا فرض کنید که کسی که شما رد کردهاید، به هر حال استخدام شده است. اگر این کارمند بهترین عملکرد را میان سایرین داشته باشد، ولی در برخی موراد اشتباهات کوچکی که همه مرتکب میشوند را انجام دهد، شما تنها اشتباهات او را خواهید داد و دیگران را برای استخدام او سرزنش میکنید. یعنی ذهن شما تنها به دنبال آن چیزی میگردد که باور قبلی شما را تایید کند.
برعکس این ماجرا هم صادق است، یعنی شما دائم در پی توجیه کارآمدیِ کارمندِ خطاکاری خواهید بود که مهر تایید بر روی نامش زدهاید.
موارد این خطا به همین جا ختم نمیشود. در تکتک باورها و قضاوتهای شما این نوع سوگیری جای خوش کرده است و احتمالا به خاطر همین بایاس، خودتان قبول ندارید.
خوب و بد
بهتر است که دنیای اطرافمان را سفید و سیاه نبینیم چرا که همه چیز نه کاملا سیاه و نه کاملا سفید است. وقتی به زندگی ما انسانها میرسد این موضوع بیشتر خودش را نشان میدهد. شاید بهتر است از هوای اطرافمان که لازمهی زنده بودنمان است شروع کنم. نفس نکشیدن همانا و دار فانی را وداع گفتن همانا. ولی این هوا حاوی موادیست که یک سره هم برای ما مفید نیستند و عوارض جانبی به همراه دارند. ولی آیا میتوان به خاطر آن عوارض دست از نفس کشیدن کشید؟ مسلما خیر. از طرفی افیون را در نظر بگیرید. شاید به نظر برای بدن ما انسانها بسیار مضر باشد ولی زمانش که برسد جان ما را میتواند نجات دهد. موضوع اصلی اولویتهاست. بایستی شما با استفاده از یک منطق درست تصمیم بگیرید که چطور انتخاب کنید. خوب و بد مطلق را فراموش کنید.
مثلا شما این پروژهی دانشجویی را نگاهی بیندازید.
او در پروژه خود از ۵۰ نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل سخت یا حذف ماده شیمیایی «دی هیدورژن مونوکسید» توسط دولت را امضا کنند و برای این درخواست خود، دلایل زیر را عنوان کرده بود:
- مقدار زیاد آن باعث عرق کردن زیاد و استفراغ میشود.
- عنصر اصلی باران اسیدی است.
- وقتی به حالت گاز در میآید بسیار سوزاننده است.
- استنشاق تصادفی آن باعث مرگ فرد میشود.
- باعث فرسایش اجسام میشود.
- حتی روی ترمز اتومبیلها اثر منفی میگذارد.
- حتی در تومورهای سرطانی یافت شده است.
نظر شما در خصوص حذف این مادهی شیمیایی چیست؟
از پنجاه نفر فوق، ۴۳ نفر دادخواست را امضا کردند. ۶ نفر به طور کلی علاقهای نشان ندادند و اما فقط یک نفر میدانست که ماده شیمیایی «دی هیدروژن مونوکسید» در واقع همان آب است!
چیزی که این داستان نشان میدهد این است که با نگاه بسته به یک ماده، نمیتوان نتیجهی کلی دربارهی آن گرفت. موضوع در خصوص سوسیس و کالباس هم در دنیای امروز اینچنین است. تمام رسانهها با زوم کردن بر روی بدیهای آن، سعی در تقبیح این مادهی غذایی دارند. در جایی که اگر بخواهیم با همین فرمان جلو برویم هرچیزی را میتوانیم به کلی بد و مضر نشان دهیم.
حال از آنجا که شاید این داستان یک داستان خیالی باشد برداشتی در خصوص خط آخر و نتیجهگیری آن نمیکنیم.
سلامت و بهداشت
لازمهی زندگی در شرایط مساعد و سالم، و اجتناب از بسیاری از بیماریها رعایت بهداشت است. بهداشت و سلامت دو واژهای هستند که از قدیمالیام در هم تنیدهاند. به عنوان مثال یک محصول خوراکی بهداشتی، محصولیست که میشود گفت استفادهکننده را بیمار نمیکند و ضرر حداقلی را برای او به همراه دارد. حداقل از نظر میکروبی و باکتریایی. وقتی یک محصول خوراکی نشان استاندارد میگیرد، این بدان معنیست که آن، یک محصول بهداشتی نیز است و از نظر مقام مربوطه دارای حداقلهای بهداشتی برای یک محصول خوب بوده و میتوانید با خیال راحت آن را مصرف کنید. خوشبختانه در ایران هم بهداشت از طرف متصدیان این امر بسیار جدی گرفته میشود.
ولی لازم است بدانید که نحوهی تولید یک محصول بهداشتی همیشه هم با مزاج شما سازگار نخواهد بود. شاید اگر از نزدیک کاشت و داشت و برداشت گندم تا نانی که به دست شما میرسد را ببینید، خودتان را تا آخر عمر از خوردن نان محروم کنید.
شاید بهتر است بدانید که این آبی که نوش جان میکنید، حتی نوع تسویهشدهاش، چند باری در دل و رودهی افراد و حیوانات دیگری تابیده است. این واقعیتهای حال بههمزن البته دلیل نمیشود که شما از فردا آبی ننوشید. بلکه میخواهم به شما تصویری واضحتر از آن چیزی که در جریان است را نشان دهم. به هر حال کِشش ما به سمت آب یک چشمهی زلال به این معنیست که خوردنش برایمان مفید است و به زنده ماندنمان کمک میکند.
بگذارید برایتان به ریشههای فرگشتی این تنفر از گند و کثافت اشارهای کنم.
با یک مثال افراطی بگذارید شروع کنم. چرا ما از مدفوع بیزاریم؟ شاید بد نباشد سفری به زمانهای دور داشته باشیم. به زمانی که موجوداتی میزیستهاند که حالشان از مدفوع به هم نمیخورد. نه از بوی آن بدشان میآمد و نه حتی اگر… بهتر است وارد جزئیات نشوم. از طرفی سیستم عصبی برخی از آن موجودات، هرچند کمشمار، یک نوع تنفر خفیف از بوی ساطع شده از آن را تفسیر میکرد. درست مثل تفاوت در ذائقههای ما انسانهای امروزی.
البته با توجه به مواردی که به لطف علم برایمان آشکار شده، زندگی در کنار مدفوع، زندگی بهداشتی نیست و میتواند تماس با آن برایمان خطرناک باشد و موجبات انواع بیماریها را فراهم کند. در مثال بالا چه اتفاقی برای آن موجودات میافتاد؟ ساده است. موجوداتی که کمی از بوی مدفوع بدشان میآمد یا به عبارتی مغزشان بوی مدفوع را مشمئزکننده تفسیر میکرد کمتر در خطر بودند چون از آن بیشتر دوری میکردند و بقایشان تضمینشدهتر بود. کافیست به این موضوع در طول زمانی به بلندای چند میلیون سال نگاه کنید. کمکم نسلی به وجود میآید که از بوی مدفوع به شدت بیزار است چرا که این نسل شانس بقای بیشتری داشته است. ما نوادگان همان موجودات هستیم. ترس ما از برخی از موجودات هم به همین دلیل است. بچهای که از مار میترسد، از آن دوری میکند و بزرگ میشود و تشکیل خانواده میدهد ولی بچهای که دم مار را در دهنش میکند متاسفانه شانس زیادی برای بقا ندارد.
به طریق مشابه ما از برخی چیزها خوشمان میآید. مثلا شکر. در قسمت شادی به این موضوع به تفصیل می پردازم.
شادی
زندگی اگر با شادی همراه نباشد، بیشتر به تلف کردن وقت شبیه است، دو نفس اضافهتر یا کمتر در یک زندگی غمزده تفاوتی را ایجاد نمیکند. یکی از لذتهای دنیای ما به دلایل فرگشتی، خوردن خوشمزهجات است. اگر از چیزی خوشتان میآید به احتمال قوی آن طعم و مزه جایی در تاریخ فرگشت ما انسانها برایمان بسیار مفید بوده پس به حس خود اعتماد کنید. مشکل از جایی آغاز میشود که زیادهروی نتیجهی معکوس را به ما تحمیل میکند. اگر طعم سوسیس و کالباس را میپسندید و از خوردنش لذت میبرید، شاید بهتر باشد به جای محروم کردن دائمی خود، به فکر مصرف کنترلشدهی آن باشید.
بگذارید ببینیم چرا این همه غذایی که به نظر برخی برایمان مضر است، خوشمزهاند.
اول از همه بهتر است بدانید که متخصصان تغذیه از ذائقهی ما که به واسطهی فرگشت در ما بوجود آمده به خوبی آگاهند و تلاششان را میکنند که محصولاتشان مورد علاقهی افراد مختلف باشد.
ولی این ذائقه از کجا آمده؟
انزجار از مدفوع را یادتان هست؟ کشش ما به غذاهای چرب و شیرین هم از همینجا نشأت میگیرد. حالا را نبینید که با پول دو ساعت کار کردن میشود غذای یک ماه را خرید. نه بلوف نمیزنم. شما میتوانید با آن پول آنقدری نان بخرید که تا یک ماه از گرسنگی نمیرید. هرچند مواد مغذی لازم را به دست نمیآورید ولی زنده میمانید.
بگذارید به موجودات داستان قبلی برگردیم. در بین این موجودات، سیستم عصبی برخی از آنها غذاهای پرکالری و مفید را خوشمزه تفسیر میکرد. این موجودات البته میزان بیشتری مواد مغذی و کالری نسبت به همنوعان خود دریافت میکردند چون از خوردنشان لذت میبردند و همین امر باعث میشد که شانس بالاتری برای بقا داشته باشند. ما از نسل آن موجودات هستیم.
شیرینی شکر چیزیست که مغز ما تفسیر میکند وگرنه خود شکر که یک مادهی شیمیایی ساده است. این مغز ماست که ما را ترغیب میکند که آن را بخوریم. چرا که به مدت مدیدی این ترکیب شیمیایی به ما در بقاء نسلمان کمک کرده.
حس لذت و شادی و در طرف مقابل درد و رنج هم طی سالیان دراز در مغز ما اینگونه کد شده است. دلیل لذتبخش بودن خوردن غذاهایی که به ظن ما خوشمزهاند، مفید بودن آنها برای ماست. (این مورد سوای طعمدهندههای مصنوعیست که با فریب سیستم مغزی ما حس خوشمزه بودن را در مغز ما تداعی میکنند).
ولی در دنیای مدرن امروز همه چیز به راحتی در دسترس ماست. غذای چرب و شیرینی که زمانی به ما کمک میکرد، اکنون با سوء مصرفش موجبات مرگ را فراهم میکند. راهحل چیست؟ دوری از خوشمزهجات راهش نیست چرا که هم خودمان را لذت خوردنشان محروم میکنیم و هم از طرفی مواد مغذی مورد نیاز بدنمان را نمیتوانیم تنها از سبزیهای بیمزه بگیریم. حتی مطالعهای نشان داده که مصرف صرف گیاه میتواند خطر سکتهی قلبی و مغزی را افزایش بدهد. (لینک منبع)
اگر علاقهای به پیش دکتر رفتن ندارید، یک رژیم متعادل را در نظر بگیرید که همهنوع خوراکی در آن داشته باشد. مغز انسان نیز از تنوع غذایی خوشش میآید و با شاد کردنتان به شما پاداش میدهد. یک رژیم غذایی شامل انواع مختلف میوهها و سبزیجات و همچنین گوشت و ماهی و خلاصه آن چیزی که میبینید خوشتان میآید است. این غذاها هیچکدام نه صد در صد برایمان مفید هست و نه صد در صد مضر. بایستی تعادل را به روشی معقول رعایت کنید. بدن ما طی میلیونها سال با این مواد غذایی ما را به اینجا رسانده پس بهتر است بیشتر از همه به پاسخهایی که از طریق پاداشهایی که مغزتان با شاد کردنتان میدهد واکنش نشان دهید.
سوسیس و کالباس
بعد از این همه مقدمهچینی شاید بد نباشد به سراغ موضوع اصلی مقاله بریم.
چرندیات
شما هم بد این مادهی غذایی خوشمزه را حتما شنیدهاید ولی واقعا اینگونه است؟ موضوع سوسیس و کالباس موضوع مورد علاقهی بسیاری شده است. از طرفی بسیاری از ما یا پدر و مادرهایمان باور داریم که هر چیزی سنتیاش خوب است، حتی غذا. این شده که سوسیس و کالباس به عنوان یک خوردنی دنیای مدرن، به صورت ناخودآگاه برایمان در طرف بد داستان میایستد و با توجه به سوگیری تاییدی که پیشتر وصفش رفت، تمام آن چیزهای بدی که از آن گفته میشود بارها و بارها تکرار میشود و حجم قابل توجهی از مطالب را درست میکند. و درست مانند یک دروغی که تکرار چندینبارهاش، حتی سازندهی دروغ را به شک میاندازد، این حجم بدگویی، ناخودآگاه همهی جامعه را با آن بد میکند.
از طرف دیگر هم که به قضیه نگاه کنیم، جامعه به این موضوع که همسو با باورهای اوست علاقه نشان میدهد. موضوعی که مورد علاقهی جامعه شود، مورد علاقهی تبلیغاتچیها نیز خواهد بود. تبلیغات در دنیای مدرن فقط آن چیزی نیست که بین برنامههای تلویزیونی پخش میشود، بلکه هر بار که در گوگل سرچ میکنید، تبلیغات نامحسوسی در چشمتان فرو میرود. عضو هر کانالی که در تلگرام میشوید، تبلیغاتچیها هم آنجا حضور دارند. و خب از آنجایی که حضور شما مساویست با درآمد در نتیجه مطالبی که توجه جامعه را به خود جلب کند، در این کانالها قرار داده میشود (راست و دروغ برای بسیاری از آنها اصلا معنایی ندارد و تنها حضور شما و فروش این حضور برای تبلیغدهنده مهم است).
این میشود که یک فکر خلاق، به فکر ارائهی مطالب و ساخت شایعاتی میافتد که توجه بیشتری را به خود جلب کند و بیشتر دست به دست بشود تا افراد بیشتری را جلب سایت، شبکه و یا کانال کند.
هرچند اقدامات بسیار خوبی در باب آشکارسازی شایعات در سطح اینترنت توسط وبسایت گمانه انجام شده، ولی حجم شایعات ایجاد شده بینهایت زیاد است و لازم است شما خودتان را برای مقابله با آنها آماده کنید. در بخش قبلی (ادعا) توضیح کوتاهی در باب تفکر انتقادی دادم. لازم است شما هم خودتان را بیشتر آماده کنید و اسیر مطالب عمدتا چرندی که دست به دست میشوند، نشوید. یک تصویر و یک نوشتهی زیر آن، چیزی را ثابت نمیکند، بلکه منابع ارائه شده بایستی مطالعه و تصدیق شوند. از آنجایی که بیشتر تولید کنندههای شایعات با ذهن شما بیشتر از خودتان آشنا هستند با استفاده از سوگیریهای ذهنی که پیشتر صحبتش شد تلاش میکنند که شما را متقاعد کنند که حرفشان را دربست قبول کنید. به یاد داشته باشید که به راحتی خام شایعات نشوید. قدم اول درخواست منبع موثق برای ادعا و قدم دوم کمی فسفر سوزاندن است. در برخی موارد با یک دو دو تا چهارتا میشود چرند بودن یک مطلب را به راحتی تشخیص داد. مثلا یک چیز کرممانندی که از کبد خارج میشود را فقط یک شایعهساز میتواند به سوسیس و کالباس ربط بدهد، وگرنه ارتباط این دو مورد با هم اگر غیرممکن نباشد، حداقل مدارک معتبر پزشکی میخواهد.
منطقه
با پدید آمدن اینترنت، دنیا به یک دهکدهی کوچکی تبدیل شده است که اخبار از این سرش به آن سرش در کسری از ثانیه میرسد. مردم جاهای مختلف دنیا عادتهای متفاوتی دارند. مثلا مردم آمریکای شمالی به شدت به گوشتهای فرآوریشده علاقه دارند. به صورتی که هر امریکایی در سال ۲۰۰۰ به صورت سالانه ۱۹۵ پوند گوشت قرمز شامل گوشتهای فرآوریشده مصرف میکرده است (منبع). اگر یک ضرب و تقسیم ساده کنیم، هر امریکایی نزدیک به ربع کیلو گوشت در هر روز مصرف میکند. مصرف این اندازه گوشت قرمز باعث به وجود آمدن نگرانیهایی در بین متخصصان این امر شده است و خب پیشنهادهایی برای کاهش مصرف آن کردهاند.
مشکل از جایی شروع میشود که اخبار مربوط به یک نقطهی دنیا که به خاطر مصرف بالای گوشت قرمز زبانزد خاص و عام است، بدون هیچگونه ملاحظهای برای مردمی با مصرفی به مراتب پایینتر ترجمه میشود و به عنوان سند، لینک به مطلب مربوطه نیز داده میشود. اینجاست که بازی با آماری که پیشتر در خصوصش گفتم کلک رسانه برای جذب توجه مردم میشود.
در حقیقت موضوعی که برای مردم امریکای شمالی نگرانکننده است بدون دلیل برای مردمی در این سوی جهان، سبب ایجاد استرس و تنش میشود.
کیفیت تولید
اگر خودتان نه، حتما کسی در خانواده دارید که در حضورش یک شخصی به گاوداری مراجعه میکند و گاو رو به موت و به شدت بیمار را به قیمتی اندک میخرد تا به کارخانه تولید سوسیس و کالباس ببرد. اول از همه این داستان چند اشکال عمده دارد.
۱- اگر در حضور شما این کار انجام شده، چرا وجدان به خرج نمیدهید و در همانجا مانع جوش خوردن این معامله نمیشوید. یا حتی دست به دامان اداره بهداشت شوید که تشنهی اینجور اخبار است؟
۲- از خود شما بگذریم، چرا طرف صراحتا اعلام میکند که این گاو را برای تولیدی سوسیس و کالباس میخواهد؟ اصلا مگر مجبور است رازش را فاش کند؟ شاید استفادهی دیگری دارد و تنها میخواهد سوال شما را با یک جواب کلیشهای پاسخ دهد تا دست از سرش بردارید؟
فرض را بر این بگیریم که اینگونه است و گاو برای تولیدی سوسیس و کالباس برده میشود. حالا قبل از یک سوال میخواهم موردی را با شما در میان بگذارم.
تمام تولیدیها در هر زمینهای مواد اولیهای را استفاده میکنند. این تولیدیها چه در زمینه خوراکی چه در زمینهی ساخت قطعات صنعتی و… میتوانند از مواد اولیهی مختلفی استفاده کنند. حالا اگر کسی از مواد اولیهی بد و نامرغوب استفاده کرد آیا باید منِ نوعی به کل قید استفاده از آن محصول را بزنم؟ مسلما خیر. چرا که هستند برندهای معتبری که همان جنس را با کیفیت مرغوب تولید میکنند.
مثالی میزنم. اگر کسی در ماست خود از شیر خرابشده استفاده میکند به این معنیست که من از فردا هیچ ماستی را نخرم و نخورم؟ جواب شما، مساله را در خصوص سوسیس و کالباس نیز مشخص میکند. این که چرا بعضی برای موضوع سوسیس و کالباس استثنا قائل میشوند از عجایب دنیای آدمیان است.
با چشم باز انتخاب کنید.
بهداشت
برخلاف تصور بسیاری که بهداشت ایران را یک سازمان بیدر و پیکر میدانند باید عرض کنم که یکی از سختگیرین ادارههای دولتی در ایران، بهداشت است که نتیجهش میشود ایرانی که از نظر بهداشت جای مناسبی برای زندگی است. شیوع بیماریهای واگیردار در کشورهای اطراف را با ایران مقایسه کنید. یکی از بهترین کشورها در زمینهی کنترل بیماریها ایران است که این مورد به سختکوشی مجریان بهداشتی کشور برمیگردد. ناظران بهداشت همه جا حضور دارند و حضورشان در تولیدیهای مواد خوارکی بیش از جاهای دیگر محسوس است تا با اعمال قوانین بهداشتی سلامت محصولات تولید شده با پروانهی بهداشت را تضمین کنند.
به سراغ مواد نگهدارنده برویم. میزان مواد نگهدارندهی استفاده شده در هر محصولی بایستی دارای استانداردهای خاصی باشد تا نفعش به ضررش بچربد. مواد نگهدارنده برخلاف تصور عموم خدمت بزرگی را به سلامت جامعه کردهاند و نبود آنها در دنیای امروز اصلا قابل تصور نیست. برای موضوع مواد گوشتی هم مادهی نگهدارند نیتریت سدیم توسط USDA به میزان 120ppm مشخص شده که در ایران این موضوع کاملا رعایت میشود. جالب است بدانید برخی از کارخانهجات ایرانی مانند بوفالو حتی پا را از این فراتر گذاشته و تنها 100ppm از این ماده را به محصول خود میزنند که البته تاریخ انقضای نزدیکتری را برای محصول به همراه دارد ولی سلامت محصول را بیش از پیش تایید میکند.
حالا چرا بر روی سوسیس و کالباس ایرانی که از نظر استاندارد نسبت به رقیب خارجی چیزی کم ندارد عیب میگذاریم از خصوصیات ما ایرانیهاست. اگر خارجیها سوسیس را در رودهی گوسفند بپیچند و با آن بپزند و بخورند، صدای «به به»مان به آسمان هفتم میرسد ولی اگر شستمان خبردار شود که در سوسیس و کالباس ایرانی روده استفاده شده هزار و یک انگ به تولیدکننده میچسبانیم.
سرطان
این روزها همه از سرطان نیز میگویند. و سرطان با بعضی از چیزها رابطهی مستقیمی پیدا کرده. مثلا با همبرگر، یا سوسیس و کالباس. آماری هم که توسط سازمان بهداشت جهانی ارائه شد نیز تایید کنندهی این موضوع بودند ولی یک مشکل بزرگ این وسط است. این لیست بلند بالا شامل چیزهاییست که پیوند مستقیمشان با سرطان ثابت شده است. (مشاهده لیست). از رنگ، و شیشه و خاک اره گرفته تا دود و نور خورشیدی که اگر نباشد زندگی وجود نخواهد داشت. حقیقت ماجرا این است که موضوع سرطان بایستی با آمارهای واضح و روشن در اختیار عموم قرار بگیرد. احتمال ابتلا به سرطان در افراد به خاطر خوردن سوسیس، کالباس و همبرگر و احتمالا گوشت قرمز آن هم با سرانهی نسبتا پایین در کشور ما در مقایسه با بسیاری دیگر از موراد آنقدر ضعیف است که شاید نیازی نباشد شما خودتان را برای خاطر آن به زحمت بیندازید. بگذارید کمی ریزتر شوم.
۱) بیش از دو سوم سرطانها ریشهی ژنتیکی دارند، به این معنی که از هر ۱۰۰ نفر که سرطان میگیرد در نزدیک به ۷۰ مورد سبک زندگی، نوع خوراک، و… هیچ تأثیری بر گرفتن سرطان ندارد و آن شخص به هر حال در طول عمر خود به سرطان دچار میشود، پس بهتر است پیشداورانه کسی را قضاوت نکنیم. البته برای کنترل آن یک سوم باقیمانده هم راههایی وجود دارد که از چشمگیرترین آنها میتوان به تنفس هوای پاک (بیرون نیامدن از خانه در شهرهای آلوده [البته تا حد ممکن])، سیگار و قلیان نکشیدن، دوری از الکل، کاهش وزن، ورزش منظم، دوری از استرس و رژیم مناسب غذایی اشاره کرد.(+) شما با مصرف کنترل شده و هفتگی سوسیس کالباس، هیچ گونه خطری را برای خودتان به جان نمیخرید، بلکه از یک وعدهی غذایی خوشمزه هم لذت خواهید برد. برای پیشگیری از سرطان راههای بسیار مؤثرتر و معقولانهتری نسبت به حذف یک مادهی غذایی پروتئینی که خوردنش برای انسان مفید نیز هست وجود دارد. همین را بگویم که خوردن زیاد آب هم میتواند شما را به کشتن بدهد پس مشکلات مصرف بیرویه سوسیس و کالباس را به گردن این مادهی غذایی نیندازید.(+)
۱-۱) به این مقاله از دکتر مرکولا هم توجه کنید که در آن توضیح داده میشود چطور استرس میتواند شخص را مستعد سرطان کرده و یا به گسترش سرطان در بدن قربانی سرعت ببخشد. با حذف استرس از زندگی خود صدها برابر از سلامتی را نسبت به آنچه با حذف سوسیس و کالباس به دست میآورید، به دست خواهید آورد. بار بعد که سر سفره برای خوردن یک وعدهی غذایی خوشمزه نشستید به جای اینکه با حس گناه و استرس لقمه را پایین بدهید، با سرخوشی این کار را انجام دهید که برای سلامتتان بسیار بیشتر مفید است و حتی اگر سلول سرطانی هم توسط آن خوردنی تولید شود، بدن بیاسترس شما قدرت بیشتری برای مقابله با آن را خواهد داشت. بد نیست بدانید که روزانه حدود یک میلیون سلول سرطانی در بدن ما شکل میگیرد (+) و سیستم دفاعی بدن آنها را نابود میکند. و خب سیستم ایمنی یک فرد بیاسترس بسیار قویتر از همنوع مضطربش عمل میکند.
به عنوان یک نکتهی دیگر، برنج قوت غالب بسیاری از ما ایرانیهاست ولی بهتر است بدانید که این خوردنی در طول زمان باعث ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن میشود و شما را مستعد انواع بیماریها میکند. اگر واقعا زندگی سالمتری میخواهیم، بهتر است که ما ایرانیها یک تغییر جدی در نوع نگاهمان به غذا و رژیم غذایی داشته باشیم.
۲) گزارش سازمان جهانی از افزایش ۱۸ درصدی ابتلا به سرطان رودهی بزرگ سخن به میان آورده ولی لازم است بدانید که این ۱۸ درصد آن چیزی نیست که شما فکر میکنید. اول از همه این افزایش مربوط به کسانی است که هر روز و توجه کنید هر روز و حداقل در هر روز ۵۰ گرم گوشت قرمز و یا فرآوردههای آن را مصرف میکنند. همچنین این درصد در مقایسه با سایر فاکتورهای امکان ابتلا به سرطان کولون عنوان است و یک عدد قطعی نیست. به عنوان مثال شما با کشیدن سیگار یا قلیان ۲۵۰۰ درصد امکان ابتلا به سرطان را در خود افزایش میدهید. برای روشنتر شدن مطلب بهتر است با اعداد قطعی برایتان مطلب را بازگو کنیم. در مطالعهای مشخص شد که از هر ۱۰۰۰ نفر در طول عمر خود ۶۱ نفر به سرطان رودهی بزرگ مبتلا میشوند. این ۶۱ نفر، افرادی با یک رژیم غذایی عادی بودند، ولی در بین ۱۰۰۰ نفری که فرآوردههای گوشتی را به صورت مداوم و روزانه مصرف میکردهاند، ۶۶ نفر به سرطان رودهی بزرگ در طول عمر خود مبتلا شدهاند. یعنی ریسک ابتلا به سرطان رودهی بزرگ برای کسانی که هر روز فرآوردههای گوشتی مصرف میکردند در حدود فقط نیم درصد در طول عمر است، آن هم برای مصرف هر روزه و مداوم. + و +. به عبارت دیگر اگر شما با شخصی که دچار سرطان رودهی بزرگ شده و آن شخص به مدت مدیدی هر روز گوشت قرمز و فرآوردههای مربوط به آن را میخورده ملاقات کردید، سریع سرطان را به خوردن گوشت و فرآوردههای آن ربط ندهید چرا که به احتمال ۹۲/۵ درصد (۶۱ مورد از ۶۵ مورد) آن شخص حتی اگر در خوردن این مواد زیادهروی نمیکرد باز هم به سرطان دچار میشد.
۳) فرآوردههای گوشتی منابع خوبی از پروتئین، زینک و دیگر مواد مورد نیاز بدن را در درون خود دارند و استفاده هفتگی آنها (به خصوص انواع با درصد بالای ۷۰ درصد) میتواند برای شخص بسیار مفید باشد. (+) گزارش سازمان جهانی مصرف بیرویه این محصولات را توصیه نمیکند وگرنه حذف این مادهی غذایی میتواند عوارض جانبی را نیز به همراه داشته باشد. پروفسور تیم کِی عضو تیم تحقیقی سرطان بریتانیا میگوید «نتیجهی گزارش به این معنی نیست که شما بایستی مصرف گوشت قرمز یا گوشتهای فرآوریشده را به طور کل قطع کنید بلکه اگر به صورت بیرویه مصرف میکنید بهتر است که کمش کنید، خوردن هر چند روز یک بار، یک بیکن چیزی نیست که به شما ضرر برساند. یک رژیم غذایی سالم، یک رژیم متعادل است» +
توصیهی ما به شما
برتراند راسل فیلسوف شهیر و دوستداشتنی بریتانیایی یک نقلقول معروفی دارد که میگوید: “Time You Enjoy Wasting is Not Wasted Time” به این معنی که “زمانی که از تلف کردنش لذت میبرید، وقت تلف شده و به هدر رفته نیست”. این نقل قول در باب شادی و خوشیست. ما هم بهتر است که به جای غصه خوردن و وارد آوردن فشار دائمی به خودمان به فکر لذت بردن بیشتر از زندگی باشیم. خوردن همیشه یکی از بزرگترین سرگرمیهای بشر بوده که لذت فراوانی را نیز برای شخص به همراه دارد. به جای حس گناه در حین خوردن خوردنیهای خوشمزه بهتر است خودمان را متقاعد کنیم با یک برنامهریزی حسابشده از زیادهروی پرهیز کنیم و در حین خوردن از لحظه لذت ببریم. همانطور که پیشتر ذکرش رفت، یک انسان خوش و بیاسترس زندگی سالمتری را خواهد داشت.
درست است که سوسیس و کالباس و کلا غذاهای آماده و اسنکها را به اسم جانکفود یا غذاهایی با ارزش کم غذایی میشناسیم ولی اگر یک و یا نهایتا دو بار در هفته خودمان را مهمان این خوشمزهجات کنیم لذت خوردن را از این جانکفودها خواهیم برد و ضرری را هم به خودمان وارد نمیکنیم. اگر هم بدانیم که چطور نوع مرغوبش را تهیه کنیم که فبها. به عنوان یک راهنمایی کوچک بعد از چندین سال کار در این عرصه میتوانم به شما توصیه کنم که:
۱- سوسیس و کالباس را از فروشگاههای پروتئینی اختصاصی خرید کنید و دور سوپرمارکتها را برای خرید این محصولات خط بکشید.
۲- سوسیس و کالباس را از فروشگاههای با سابقه خرید کنید تا از کیفیت کار مطمئن باشید، چرا که کیفیت پایین با سابقهی بالا رابطهی خوبی ندارند و سابقهی بلند یک فروشگاه را میتوان به ارائهی محصول با کیفیت تعبیر کرد.
۳- سوسیس و کالباس با درصد بالا بخرید تا در کنار خوردن یک خوردنی خوشمزه، چیز باارزشی خورده باشید. بله باارزش. انواع درصد بالای این خوردنیها دیگر جانکفود یا غذای بیارزش نیست و میتواند تامین کنندهی پروتئین، زینک و آهن بدن شما باشد که برای سلامت شما بسیار مفید است.
۴- سوسیس و کالباس را هفتهای یک یا نهایتا دو بار مصرف کنید.
در نهایت برای یک زندگی سالمتر، از استرس، دود و الکل دوری کنید، جایی برای ورزش در برنامهی روزانه پیدا کنید، ماهی بیشتر بخورید و برای یک رژیم غذایی سالم و مفید با یک متخصص مشورت کنید.
نظر شما در این رابطه چیست؟
پ.ن: این مقاله تا حد امکان خلاصه شده و دلیل چرخشهای تند مقاله از قسمتی به قسمت دیگر نیز همین موضوع است.
همچنین خوردن آبمیوههای پر اسید و یا نوشابهها را کم کنید و در صورت مصرف، به سرعت دهانتان را آب بکشید. همچنین میتوانید از نِی برای خوردن این مایعات استفاده کنید تا از تماس آنها با دندانهایتان پیشگیری کرده باشید.
https://www.ilola.ir/195/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%af%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%d8%aa-%d8%a2%d9%86-%d8%a8%db%8c%d8%b4%d8%aa%d8%b1-%d8%a8%d8%af%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%af/
خودتون هم اینجا نوشتین راجع به این قضیه
دقیقا امیر جان.
دقت کن که نوشتم نوشابهها یا آبمیوههای پر اسید. نوشابههام هم خب منظور همون نوشابههایی هست که اسیدیه که مرسومترینشون نوشابه کولا و پرتقالیه. ایستکِ بدون طعم جزو هیچکدوم از این دستهها نیست چرا که حتی شکر هم نداره که بگیم پوسیدگی رو تشدید میکنه.
نی رو برای این گفتم که این مدل نوشیدنیهای اسیدی (که ایستک بدون طعم جزوشون نیست) با دندون تماس نداشته باشه وگرنه اسید این نوشیدنیها در مقایسه با اسید معده چیزی نیست که بخواد آسیبی به دستگاه گوارش برسونه.
البته یه جایی خوندم که اگه موقع خوردن نوشیدنی های گازدار از نی استفاده کنیم مشکلی پیش نمیاد
حالا خود این نوشیدنی های گازدار برای معده و گوارش و … ضرر نداره ؟
گازی که توی نوشیدنیهای گازدار میکنند، معمولا گاز دیاکسید کربن هست. من نمیفهمم که چطور گاز دیاکسید کربن میتونه به دندون یا سیستم گوارش آسیب بزنه؟ اینها رو از کجا خوندید امیرجان؟ بهتره نسبت به منابعی که ازشون اطلاعات میگیرید کمی سختگیری کنید.
تو برند های سوسیس و کالباس هم بهترین برند ها تا جایی که من شنیدم
کامپوره و کاله هستن
و میگن کامپوره اولین شرکتی بود که کالا هاش رو صادر میکرد
کاله هم بهترین شرکت تو تقلید کالا هاش از اروپایی ها هستش
تجربه شخصی من میگه که کاله یکی از افتضاحترین برندها توی سوسیس و کالباسه. سوسیس چیکوش به شدت محبوبه ولی همون هم از نظر کیفی به نظر من افتضاحه.
شرکتهای خوبی که کیفیت براشون اولویت هست کم نیستند، و از برندهایی مثل میکائلیان و آندره و گوشت ایران و بوفالو و امثالهم میتونید با خیال راحت خرید کنید.
وای پدر من انقدر روزا بهم میگه و گوشزد میکنه که سوسیس و کالباس نخورم
یعنی منو دیوونه کرده :/
ولی من عاشق سوسیس و کالباسم اصلا نمیتونم کنارشون بذارم 🙁
ولی یه مقاله بهم نشون داد که سوسیس و کالباس و باعث تضعیف حافظه میشه
اونو شما دیدین ؟
من قبلا نوشابه هم خیلی میخوردم به خاطر قند زیادش کنار گذاشتمش به جاش دلستر طعم ساده ایستک میخورم ولی بازم اونم بده و باعث پوسیدگی دندونا میشه
ولی یه چیزی شما که میگین اداره بهداشت ما انقدر قویه پس چرا وضع شیر و روغن ما اینطوریه
شیر های ما همشون افتضاحن همشون مزه آب میدن
من به خاطر همین شیر فله ای میگیرم
روغن هامون هم همشون افتضاحن و میگن که توشون پالم داره
اونم به خاطر همین روغن کنجد مصرف میکنم
یه سوال دیگه . این واقعیت داره که برنج باعث تضعیف سیستم ایمنی میشه ؟
من هرجایی گشتم همچین چیزی پیدا نکردم
تازه میگن برنج نباید از وعده غذایی حذف بشه و باعث ریزش مو میشه اینکار
تضعیف حافظه!؟ هر نوشتهای مقالهی قابل اتکا به حساب نمیاد. ممنون میشم لینکی ازش برام بفرستید.
در خصوص ایستک ساده و پوسیدگی دندون هم اولین باره که دارم چیزی میشنوم. میشه بدونم دلیلش چیه که باعث پوسیدگی دندون میشه؟
اداره بهداشت سختگیریهای خودش رو داره و روی مواردی مثل سوسیس و کالباس شدتش بیشتره. این رو من به عنوان یه فروشنده خُرد لمس میکنم ولی این سیستم بیعیب و نقص نیست و کسانی هستند که به نحوی اون رو دور بزنند. اینجا بحث برند معتبر خیلی اهمیت پیدا میکنه.
امیر جان، این ادعاهایی که مطرح میشه، بهتره که دلیل داشته باشه و از طرفی اون رو برای مسئولین بهداشت بفرستیم و منتظر جواب تخصصی باشیم. اینکه یه نفر یه چیزی میگه، دلیل نمیشه خودمون رو نگران کنیم.
چند روز پیش یه دوستی یه فیلمی به من نشون داد که دارند از جایی مثل کبد، یه کرم خارج میکنند و زیرش نوشته بود عوارض خوردن سوسیس و کالباس. حقیقتش تنها کاری که تونستم بکنم این بود که به چهرهای به حالت پوکر بهش نگاه کنم. متاسفانه اطلاعات غلط در حوزهی غذا و سلامت داره بیداد میکنه و بهتره هر حرفی که میشنوید و میخونید رو سریع باور نکنید.
چه بسا اون شیر فلهای خطرش از اون شیر بیمزهای که میگید، بیشتر باشه. من نمیدونم، ولی نتیجهگیری کردن از نوشتههایی که چیز قابل اتکایی ارائه نمیکنند، به نظرم اشتباه بزرگ و در خیلی مواقع خطرناکیه.
من هم در خصوص برنج و تضیعف سیستم ایمنی شنیدم ولی مصرف طولانیمدتش. به طور کلی برنج سفید باعث تحریک سیستم ایمنی و در نتیجه التهاب که پاسخ معمول سیستم ایمنی بدن در مقابل عفونتها و… است میشه و به مرور این موضوع سیستم ایمنی رو ضعیف میکنه.
https://www.h-wave.com/blog/5-foods-that-cause-inflammation-to-avoid/
آخه برنج و ریزش مو؟ کی میگه؟ چطوری آزمایش کردند؟
من مطالب رو کامل خوندم به نظر من خیلی عالی،و مفید بود ..به نظر من هم لذت بردن. از زندگی و دوری از منفی گرایی و استرس دنیا .باعث سلامت و طول عمر انسان میشود ..به گفته مهندس .برند خیلی مهمه .با درصد بالا .و هفته ای دو بار .با لذت کامل نوش جان کنید
میشه اسم چندتا برند معتبر سوسیس کالباس رو هم بگید ممنون
حتما. اینهایی که من خودم نسبت به تولیدشون مطمئنم (چرا که مستقیم و یا غیرمستقیم روند تولیدشون رو دیدم یا شنیدم ازش) اینا هستند:
تهران: آندره و میکائیلیان
اصفهان: بوفالو (اونقدر تمیزه که هرکی میره بازدید اولین چیزی که به چشمش میاد تمیزی این کارخونهست)
شیراز: دمس و پونه
برندهای معروف هم واقعا میترسن که خبط و خطایی بکنن چرا که ریسکش خیلی خیلی بالاست همهی این سرمایه و اعتباری که الان دارند توی این بازار خراب نابود میشه. ادارهی بهداشت واقعا سختگیره در خصوص این موارد. دایی یکی از دوستام کارخونه گلشید (نون و خمیر پیتزا و پیراشکی تولید میکنه) داره. غیر از بازدیدهای مرتب بهداشت از کارخونه، هر چند وقت یه بار مثل مامورهای CIA میریزن تو کارخونه برای بازدید. این سختگیریهای بهداشت حداقل توی اصفهان واقعا زیاده و البته به نظرم خیلی هم خوبه. کلا محصولی که تولید اصفهان هست رو خودم با خیال راحتتر میخورم.