به وبسایت ایلولا خوش آمدید. احتمالا راهنمای شما به این برگه، کارت ویزیت زیر است:
شاید لازم باشد اول خودم را معرفی کنم. من ایمان امینی موسس و نویسندهی وبسایت ایلولا، و یکی از آن دو فروشندهای که احتمالا در پروتئینی پردیس دیدهاید، هستم. اگر میخواهید با کارهای من بر بستر اینترنت آشنا شوید میتوانید از صفحهی اول همین وبسایت شروع کنید. همچنین چند مقاله از من روی پربازدیدترین وبسایت تکنولوژی کشور، یعنی زومیت، منتشر شده که میتوانید آنها را از طریق این لینک مشاهده کنید. دو کتاب از من روی پلتفرم کتابراه تا به حال منتشر شده که آنها نیز از طریق این اپلیکشین در دسترس است. در این نوشته تمام تلاشم را کردهام تا با استفاده از منابع قابل اتکا که طی سالها از نطقهای دانشمندان سرشناس دنیا آموختهام، مطالب را بیان کنم.
اصلا سوسیس کالباس بخوریم؟
سوسیس کالباس را دوست دارید؟ اگر پاسختان «بله» است، جواب سوال بالا هم مثبت خواهد بود. درست مثل هر خوراکیِ خوب دیگری، سوسیس کالباسِ خوب هم میتواند جزئی از رژیم غذایی شما باشد. در این نوشته به تفصیل توضیح دادهام چرا نباید اسیر صحبتهای خلافِ واقع در شبکههای اجتماعی شد و چرا خوردن سوسیس کالباس از منابع مطمئن ضرری را برای شما به همراه نخواهد داشت.
به طور خلاصه؛
۱) سوسیس کالباس اگر از کارخانهی معتبر باشد، زیر نظارت شدید سازمانهای مربوطه، تولیدی غذایی را به شما تحویل میدهد که طبق استانداردهای جهانی سالم ارزیابی میشود. میزان مشخص و استاندارد مواد نگهدارند که در هر محصول دیگری هم استفاده میشود و جزئی از زندگی انسانهای امروزی به حساب میآید، در سوسیس کالباس هم مورد استفاده قرار میگیرد. این میزان به شکلی تعیین میشود که کمترین خطر را برای انسان داشته باشد. اگر قرار است قید آنها را بزنید، با نخوردن سوسیس کالباس کارتان حل نمیشود، بلکه بهتر است یک مزرعه بخرید و شروع به کشت مواد غذایی با کودهای طبیعی، پرورش دام و این قبیل کارها کنید.
۲) سوسیس کالباسِ کارخانههای معتبر از سوسیس کالباس خانگی هم بهداشتیتر و اصولیتر تولید میشود. صرفا به این خاطر که چیزی خانگیست، آن را سالم فرض نکنید. کافیست ادارهی بهداشت وارد مغازهای شود که هر دو محصول را داشته باشد. خودتان خواهید دید که یک کارشناس بهداشت چطور مغازهدار را برای داشتن سوسیس کالباس خانگی جریمه خواهد کرد. مطمئنا کارشناس بهداشت، بهتر از من و شمای نوعی به سلامت محصول اهمیت میدهد و میداند که تولید یک محصول زیر نظارت موسسات مربوطه، مطمئنا سالمتر از تولید آن در زیر زمین یک خانه است.
۳) حتما شما هم دوست یا آشنایی دارید که گاوی در حال موت را به سوسیس کالباسی فروخته است؛ یا فیلمی دیدهاید که تعدادی گربه و سگهای شکار شده در یک تولیدی را نمایش میدهد. اگر فرض کنیم که آن تولیدی، مرتبط با سوسیس کالباس است (که خلاف آن توسط رسانه اعلام شد)، این موضوع اصلا دخلی به برندهای معتبر ندارد. یک برند معتبر ارزش سهامی بسیار بیشتر از آن چیزی دارد که بخواهد، با اضافه کردن چند کیلو گوشت گربه به تولیدش، آن را به خطر بیندازد. هیچ کارخانهدار عاقلی این کار را انجام نمیدهد. در بدترین حالت، این فیلمها مربوط به تولیدیهای زیرپلهای هستند که در آنها سوسیس کالباسهایی بدون نام و نشان تولید میشود. این سوسیس کالباسها را مطمئنا در مغازههای پروتئینی نخواهید دید. البته پیتزا پنج هزار تومانی با نوشابه هم نوش جان آنها که پی دلیل ارزانی آن نمیگردند. به هر حال کمی که چشمانتان را باز کنید خودتان متوجه میشوید که این سوسیس کالباسها هر جایی غیر از فروشگاههای پروتئینی مصرف خواهند شد. در فروشگاه پروتئینیِ با سابقه، که محصولات با برند معتبر را عرضه میکند، با خیال راحت خرید کنید.
۴) ما چیزی غیر از آنچه میخوریم نخواهیم شد، پس اگر برای خودتان ارزش قائل هستید، برای آن چیزی که راهی شکم میکنید نیز ارزش قائل شوید. برندهای خوب و معتبری مثل بوفالو اگرچه قیمت بالاتری نسبت به برندهای گمنامتر دیگر دارند، ولی شما خیالتان راحت است که یک محصول خوب و با ارزش را خریداری میکنید. به سراغ فروشگاههای با سابقه بروید. این فروشگاهها اصل را بر رضایت مشتری و سوددهی در بلندمدت قرار دادهاند. این موضوع درست خلاف غرفههایی است که بایستی در طی یک مدت زمان محدودِ چند ساله، بار خود را ببندند و از محل بروند.
۵) بدن انسان جوری طراحی شده که نیاز به تنوع غذایی دارد. سوسیس کالباس را هفتهای یک یا نهایتا دوبار مصرف کنید. مصرف هر روزهی آن با توجه به نمک و چربی موجود در آن برای سلامتیتان خوب نیست و از طرفی شما را به سرعت نسبت به آن زده میکند. ولی هفتهای یک بار، کمی بیشتر نمک وارد خونتان شود مشکلی را ایجاد نمیکند، در عوض حظِ یک وعدهی غذایی خوشمزه را نیز بردهاید.
۶) نگران سرطان نباشید. در این نوشته با جزئیات و از منابع مختلف توضیح دادهام چرا نباید خوردن سوسیس کالباس را به سرطان ربط بدهید.
یک مقایسه ساده
سوسیس کالباس خوردهاید و مسموم شدهاید؟ مبتلا به بیماری خاصی شدهاید؟ ما در فروشگاه پردیس و بعد از تقریبا بیست سال فعالیت تا به حال گزارش مسموم یا مریض شدن کسی را دریافت نکردهایم. البته بحث ریفلاکس معده و حساسیت غذایی موضوعی جداست. اگر من یک عدد ماست بد و مسموم از کسی خریدم، دلیل نمیشود که تا آخر عمرم ماست نخورم؛ بلکه عقلانی است که به سراغ یک فروشگاه دیگر و بهتر بروم. این موضوع در خصوص هر جنسی، از خوراکی تا صنعتی، صادق است. در هر حوزهای، جنس خوب و بد وجود دارد، و انتخاب با ما خواهد بود. با چشم باز خرید کنید و یک تجربهی بد را به کل یک مجموعه نسبت ندهید.
از کجا باید خرید کنیم؟
خریدِ خوراکی، حساس است و بهتر است به سراغ فروشندههایی بروید که به آنها اعتماد دارید. غرفهای که برای چند سال در یک فروشگاه بزرگ اجاره شده تنها به فکر سود خود در همان بازهی زمانی کوتاه است، ولی فروشندهی محل که بیست سال سابقهی کار دارد، قرار را بر رضایت مشتری و کیفیت اجناسش گذاشته است، چرا که به فکر سود در بلندمدت است. سوسیس کالباس، مسالهی حساستری است. سعی کنید از مغازههای باسابقه خرید کنید. به نظر من سراغ غرفههای فروشگاههای بزرگ نروید.
فروشگاه پردیس سال ۷۸ تاسیس شده و هدفش جلب رضایت مشتریانش بوده است. ما بنا را بر سود در دراز مدت با ساخت شبکهای از مشتریان وفادار گذاشتهایم و تلاشمان در جلب نظر مشتریان با تکیه بر کیفیت محصولاتی است که به آنها ارائه میکنیم. تامینکنندگان ما، تنها تولیدیها و کارخانههای معتبر هستند که نسبت به کیفیتشان اطمینان خاطر داریم. ما به نیابت از شما، تمام تلاشمان را میکنیم تا بهترین جنس نسبت به قیمت را به شما عرضه کنیم. از ما با خیال راحت خرید کنید چرا که جنسی که از پردیس بیرون میبرید، مطمئنا به پولی که بابت آن پرداختهاید میارزد.
چرا فروشگاههای بزرگ مکان مناسبی برای خرید نیستند
اطلاعات این بخش از پادکستهای Ted Radio Hour به عاریت گرفته شده است. برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید.
تا به حال توجه کردهاید که بیشتر افراد تا وارد یک فروشگاه بزرگ میشوند به سمت راست میپیچند؟ غرفهها و قفسههای سمت راست پررونقتر هستند. دلیل این موضوع یک سری خصوصیات بیولوژیکی است که در همهی ما مشترک است، و همین خصوصیات دستمایهی فروشگاههای بزرگ برای ساخت یک الگوریتم پیچیده میشود تا سود و بازدهی آنها را تا به نهایتِ ممکن بالا ببرد.
چرا نوشابه یا روغن را پایینتر از قیمتِ خرید خردهفروشهای کوچک میدهند؟ اینها کلکهای روانشناسی برای متقاعد کردن شماست. جنسی که قیمت مشخص دارد و همه نسبت به آن آگاهند، شما را اغوا میکند و سپس با توجه به سوگیریهای ذهنیِ آدمیزاد، با اطمینانِ خاطر شروع به خرید میکنید. خریدی که فکر میکنید برای اقتصاد خانوادهی شما به صرفه است. ولی چرا فکر میکنم که بهصرفه نیست؟
۱) اسیر سوگیری تاییدی میشوید. به خاطر اینکه قیمت یک جنسِ آشنا را مناسب میبینید، باور به مناسب بودنِ قیمت سایر اجناس در شما شکل میگیرد. شروع به خرید میکنید؛ خریدِ اقلامی که حاشیهی سود بالایی برای فروشگاه دارد، ارزش پولی که میدهید را ندارد و در نهایت جبران آن چندرغازی که فروشگاه روی جنسِ آشنا ضرر کرده، یا بهتر بگویم سود نکرده، را چندین و چند برابر میکند. با همهی اینها شما اطمینان خاطر دارید که با خریدتان سود زیادی کردهاید. دلیل درج عبارتهایی مثل سودِ شما در زیر فاکتور، دقیقا فریب دادن ذهن شماست.
۲) در یک فروشگاه بزرگ که انواع انتخابها پیش روی شما قرار دارد، احتمال خرید آنچیزی که واقعا نیازی به آن ندارید بالا میرود؛ به خصوص اگر فروشگاه با زیرکی یک تخفیف الکی روی جنس زده باشد. بگذارید یک مثال بزنم. فرض کنید که جنس A هفتاد درصد تخفیف خورده و قیمت ۱۰٬۰۰۰ تومانی آن ۳٬۰۰۰ تومان شده است. شما به جنس A در خانه نیازی ندارید ولی این تخفیف شما را اغوا میکند و آن را میخرید؛ به هر حال شاید روزی به آن احتیاج پیدا کردید! این اتفاق در فروشگاههای بزرگ زیاد میافتد؛ با این حال شما فراموش میکنید که (الف) قیمت یک جنس همیشه مساوی با ارزش آن نیست و ممکن است همان ۳۰ درصد هم برای آن، با توجه به کیفیتِ محصول زیاد باشد و (ب) شما ۳٬۰۰۰ تومان برای جنسی خرج کردهاید که به آن احتیاجی نداشتهاید؛ در حقیقت ۷٬۰۰۰ تومان سود نکردهاید، بلکه ۳٬۰۰۰ تومان ضرر کردهاید. حتی اگر این تخفیف هم در کار نباشد، وقتی ذهن شما با گزینههای زیادی روبرو میشود، شما را متقاعد به خرید خواهد کرد. در یک کلام، اگر بلندمدت به پروسه نگاه کنید، شما مصرفگراتر شده، و در نهایت پول بیشتری، در مقایسه با خرید از خردهفروشیهای کوچک، از جیبتان خواهد رفت.
۳) خردهفروشِ کوچکِ محلتان را نابود میکنید. در نگاه اول شاید خیلی از ما بگوییم: خُب به درک! ولی سهولت دسترسی به اجناس در محلهی شما امتیاز بزرگیست که خردهفروشیِ کوچک محل برایتان فراهم میکند. با خرید نکردن از او و بسته شدن کسب و کارش در نهایت مجبورید برای یک خرید کوچک هم مسیر طولانی تا یک فروشگاه بزرگ را بپیمایید (هزینهی سفر را به قیمت جنس اضافه کنید)، و از طرفی احتمالا اسیر تکنیکهای روانشناسانهی مجریان آن فروشگاهها شده و با کلی اقلام غیر ضروری برگردید. حمایت از خردهفروشیِ کوچک محل در بلندمدت به نفع جیب شما خواهد بود و همچنین راحتی بیشتری را برایتان فراهم میکند. از طرفی با قدرت گرفتن فروشگاه بزرگ و تضعیف بازارِ خردهفروشهای کوچک، انحصار بازار به دست یک عدهی معدود میافتد. در نهایت بعد از چند سال و با اطمینان از کسب و کار خود، قیمتهایشان به راحتی و بدون ترس از به خطر افتادن موقعیتشان بالا میبرند. از آنجایی که رقابتی در کار نیست، شما مجبور میشوید از آنها خرید کنید؛ هزینهی وقت و رفتوآمدتان را نیز اضافه کنید!
۴) با توجه به فعالیت در حوزهی فروش، به تجربه دیده و شنیدهام که فروشگاههای بزرگ گاهی حاشیهی سود بالاتری نسبت به یک خردهفروشیِ کوچک دارند. یعنی در مجموع شما پول بیشتری را به یک شخص یا نهایتا گروه میدهید. از طرفی سرازیر شدن این حجم پول به جیب یک گروه خاص، قدرت خرید قشر بزرگی از جامعه را تضعیف میکند. تضعیف شدن قدرت خرید جامعهی خردهفروشهای کوچک در نهایت در یک زنجیزهی بزرگ به خود شما باز میگردد. فرض کنید شما لباسفروش هستید. وقتی پول شما بین صدها خردهفروشِ کوچک تقسیم شود، این قشر هم قدرت خرید بیشتری پیدا میکند. قدرت خرید آنها باعث میشود که صدها خریدار بالقوهی لباسهای شما در شهر وجود داشته باشند. حالا اگر این میزان پول به جیب یک گروه چند نفره سرازیر شود چه؟ قدرت خرید خردهفروشهای کوچک کاهش پیدا کرده و شما مشتریهای فراوانی را از دست میدهید. احتمالا آن گروه چند نفره هم با توجه به دارایی زیادشان سراغ شما نخواهند آمد و از خارج از کشور لباسهای شیکشان را تهیه میکنند. درست مانند یک زنجیرِ به هم متصل، در طول زمان همه ضرر خواهیم کرد. به عنوان مثال وقتی کمپانی فورد، با کاهش تقاضای ماشینهایش روبرو شد، دستمزد کارگرهایش را زیاد کرد. شاید در ابتدا رویکرد اشتباهی – برای کارخانهای که با کاهش سود دست و پنجه نرم میکند – به نظر بیاید ولی این عملِ هوشمندانه در یک زنجیرهی بزرگ در نهایت به سودِ خود کمپانی فورد شد. هوشمندانه عمل کنید.
کتابی با نام The Idiot Brain توضیح میدهد که چرا مغز همهی ما ابله است و سریع فریب تکنیکها و تاکتیکهای روانشناسانه را میخورد (بخشهایی از این کتاب را ترجمه و در ایلولا قرار دادهام؛ میتوانید از طریق این پیوند آنها را مطالعه کنید) خودتان را در معرض فریبخوردن قرار ندهید، چرا که هرچقدر هم باهوش باشید در نهایت اسیر میشوید. حتما کسانی را دیدهاید که از خودشان خیلی مطمئن بودهاند ولی اسیر اعتیاد یا عادتهای بد دیگر شدهاند. حقیقت این است که بهترین راهکار ایزوله کردن خودتان از آن چیزهایی است که احتمال دارد شما را گرفتار کند. روی خودتان بیش از آنچه طبیعت در انسان گنجانده حساب نکنید. از بد ماجرا بسیاری از رفتارهای ما ناخودآگاه یا نیمهخودآگاه بوده و تحت فرمان ما نیست. بیش از نود درصد تصمیمات ما خودآگاه گرفته نمیشود، بلکه خودکار است! بیشتر مراقب اطرافتان و تأثیراتی که محیط روی ناخودآگاه شما میگذارد باشید.
چند تکنیک دیگرِ فروشگاههای بزرگ برای فریب شما
پیشتر گفتم که در ورود به یک فروشگاه بزرگ معمولا افراد به سمت راست میپیچند. به همین خاطر قفسههای سمت راست پر است از اجناسی که به نظر تخفیفهای خوبی خوردهاند و ارزش خرید دارند. این کار اعتماد شما به فروشگاه را جلب میکند. همین که جلو میروید احتمالا ابتدا با محصولات اورگانیک مواجه میشوید. به این صورت با توجه به تبلیغات تلویزیون شروع به خرید یک عالمه خوراکی مفید برای سلامتیتان خواهید کرد. مسئول فروشگاه با زرنگیِ تمام بعد از قفسهی محصولات اورگانیک، کمی تنقلات نهچندان سالم را قرار میدهد. شما که سبد خود را پر از محصولات ضامن سلامتی میبینید، متقاعد میشوید که به اندازهی کافی به سلامتی بها دادهاید، پس خرید کمی خوراکی ناسالم ولی خوشمزه مشکل بزرگی نخواهد بود، و خب سبد خودتان را از آنها هم پر میکنید.
باورتان بشود یا نشود، حداقل در فروشگاههای بزرگی مثل Target، یک به یکِ قدمهای شما از نظر روانشناسی سنجیده شده و چیزی در جلوی پای شما قرار میگیرد که شما را برای خرید مجاب کند؛ خرید چیزهایی که به آنها احتیاجی ندارید!