میتوانید از محتویات این باکس بگذرید و یکراست به سراغ نوشته اصلی بروید. قبل از خرید اشتراک وفاداری، مزایای آن را از طریق این پیوند مشاهده کنید. لطفا تنها بعد از خواندن «مزایای خرید اشتراک» اقدام به خرید کنید.
زمینهچینی برای شاد بودن: ۷ مرحله برای فردی شادتر بودن
منبع: وبامدی
یک کارت دعوت محبوب این نقل قول را به هنری دیوید تورو نسبت داده بود: «شادی شبیه به پروانهایست، هرچقدر بیشتر دنبالش کنید بیشتر از دستتان فرار میکند، ولی اگر حواستان را پرت چیزهای دیگر کنید، خواهد آمد و به نرمی بر روی شانهی شما خواهد نشست.»
با تقدیم احترام به نویسندهی کتاب والدن، باید بگوییم که بر اساس نظر تعداد رو به فزونی از روانشناسان حاضر، جریان از این قرار نیست. شما میتوانید خوشحال بودن را انتخاب کنید. شما میتوانید به دنبال این پروانهی گریزان بدوید و بعد از آنکه گرفتیدش، بر روی شانههای خود قرارش دهید. چگونه؟ تا اندازهای، با قبول زحمت رصد کردن ذهنتان.
مطالعات نشان داده که استعداد شما برای شاد بودن در مقیاس بزرگی وابسته به ژنهای شماست. پروفسور دیوید لیکن نویسندهی کتاب خوشبختی: سرشت و پرورش میگوید: تلاش برای شاد بودن مانند تلاش برای بلندقدتر بودن است.» او استدلال میکند که ما هر کداممان [برای شاد بودن] محدودیتهایی داریم.
و هنوز روانشناسانی که دربارهی شادی مطالعه میکنند – شامل لیکن – باور دارند که ما میتوانیم به دنبال شادی برویم. ما این کار را با مقابله با احساسات منفی مانند بدبینی، دلخوری، و خشم میتوانیم انجام دهیم. همچنین ما میتوانم احساسات مثبت مانند همدلی، آرامش و بهخصوص سپاسگزاری را در خود پرورش دهیم.
استراتژی ۱: نگران نباش، شاد بودن را انتخاب کن
قدم اول انتخاب آگاهانه برای بهتر کردن وضعیت شادیست. در کتاب تسخیر سعادت منتشر شده در ۱۹۳۰ (دانلود ترجمه فارسی کتاب تسخیر سعادت) فیلسوف برتراند راسل میگوید: «خوشبختی مگر در مواردی نادر مثل میوهی رسیدهای نیست که بر سبیل تصادف و تقدیر از آسمان در دهان انسان بیفتد… بنابر همهی این جهات باید اکثر افراد مرد و یا زن خوشبختی را چون غنیمتی بهچنگ آورند نه اینکه آن را عطیهی خداوندی فرض نمایند. در تحصیل سعادت جهد و تلاش خواه باطنی یا ظاهری نقش عمدهای دارد.»
امروزه روانشناسانی که در حال مطالعه شادی هستند با تمام وجود با این نظر موافقند. «دلخواستِ شادی» اولین شمارهی «نُه انتخاب انسانهای شادِ» ریک فاستر و گرگ هیکز در کتابشان با همین عنوان است. «دلخواست یک خواهش و تعهد مؤثر در شاد بودن است،» آنها ادامه میدهند، «این عزمی برای انتخاب آگاهانهی رویکرد و رفتارهاییست که ما را از ناشاد بودن به سمت شادی هدایت میکند.»
دکترای فلسفه تام جی. استیونز نام کتابش را با تأکید زیاد، تو میتوانی شاد بودن را انتخاب کنی، گذاشت. استیونز به وبامدی گفت «شاد کردن خویشتن را به عنوان هدف اصلی خود انتخاب کنید،… از فرصتهایی که به شما یاد میدهد خوشحال باشید نفع ببرید و آنها را بقاپید. به عنوان مثال باورها و ارزشهای خود را دوباره ساماندهی کنید. مهارتهای درخور برای مدیریت شخصی، مهارتهای مربوط به برقراری رابطه خوب با دیگران و تواناییهای مثبت مربوط به حرفهی خود را یاد بگیرید. در محیط و کنار دیگرانی که احتمال شاد بودنتان را افزایش میدهند باشید. شادترین و رویانترین افراد، کسانی هستند، که به پیدایش حقیقت، و پرورش ارزشهای والای شخصیت خود، همت میگمارند.»
به صورت خلاصه، ما ممکن است همانطور که لیکن گفت با محدودیتهای در قالب شاد بودن به دنیا آمده باشیم، اما ما در این وضعیت گیر نیفتادهایم چرا که همچنین شادی به این که ما چطور احساسات و روابطمان با دیگران را مدیریت میکنیم، نیز بستگی دارد.
جاناتان هایت نویسندهی فرضیه خوشبختی روانشناسی مثبت را آموزش میدهد. او برای دانشآموزانش تکلیف تعیین میکرد که در طول نیمسال تحصیلی خودشان را شادتر کنند.
هایت استاد دانشگاه ویرجینیا در شارلتزویل گفت: «آنها بایستی دقیقاً عنوان میکردند که چه تکنیکی را [برای شادتر بودن] استفاده کردهاند،» «آنها بخشندهتر و یا قدردانتر بودن را انتخاب میکردند. یاد میگرفتند که افکار منفی را شناسایی کنند و آنها را به چالش بکشند. به عنوان نمونه وقتی یک نفر فریبت میدهد، شما در ذهن خود یک وضعیت مقابله با آن شخص را میسازید، اما این کار به روابط شما با دیگران آسیبهای زیادی میرساند. در نتیجه آنها بایستی یاد میگرفتند که مشاور درونی خودشان را خفه کنند و جلوی ساخته شدن این وضعیتها علیه اشخاص را بگیرند.»
اولین باری که شما تصمیم میگیرید که شادتر باشد، شما میتوانید زمینهچینی برای به دست آوردن این شادی را انجام دهید. روانشناسانی که در این خصوص مطالعه میکنند با موارد اینچنینی موافقند.
استراتژی ۲: پرورش سپاسگزاری
در کتاب شادی اصیل، روانشناس دانشگاه پنسیلوانیا مارتین سلیگمن خوانندگان را به انجام تمرین سپاسگزاری روزانه ترغیب میکند. این کار فهرست کردن چیزهای کمشماری که آنها را سپاسگزار میکند، میطلبد، و ایشان را از تلخی، تندی و یأس دور و شادی را ارتقا میدهد.
استراتژی ۳: پرورش دادن گذشت
طبق تحقیقات رو به افزون، حسادت ورزیدن و گلهمندی میتواند اثر مخرب بر روی جسم و ذهن انسان داشته باشد. یک راه برای کاستن از این احساسات منفی میتواند پروراندن گذشت و بخشیدن باشد. محققان شادی مایکل مکالا و رابرت امنز میگویند، این کار قدرت اتفاقات بدی که بدخلقی و ناخشنودی را میسازند، کاهش میدهد.
در کتابش، پنج پله تا بخشایش روانشناس بالینی اِورت ورتینگتون روند پنج مرحلهای که دستیابی مینامند را پیشنهاد میدهد. اول از همه به یاد آوری صدمه. سپس همدلی و تلاش برای فهمیدن از نقطه نظر کسی که اشتباه را مرتکب شده. دگردوست بودن توسط به یاد آوری زمانی که شما در زندگیتان بخشیده شدید. نوشتن بخشایش خود در قالب کلمات. شما میتوانید این کار را به صورت یک نامه به شخصی که بخشیدهاید و یا در دفتر یادداشتهای روزانهی خودتان انجام دهید. در نهایت حفظ بخشایش. جایی برای عرض اندام خشم، آزار رساندن و تمنای انتقام و کینهجویی باقی نگذارید.
ورتینگتون میگوید راه دیگر فکر کردن در خصوص تخطیست. که شکلی از استرس مزمن و همیشگی را به همراه دارد.
ورتینگتون به وبامدی گفت: «نشخوار فکری، رفیق ناباب سلامت روان است.» «این کار تقریباً با هر چیز بد در خصوص سلامت ذهن و روان – اختلال وسواس جبری، افسردگی، اضطراب – و شاید کهیر در ارتباط میباشد.»
استراتژی ۴: مقابله با افکار و احساسات منفی
همانطور که جاناتان هایت اشاره کرد، بهداشت روان خود را بهبود ببخشید. در کتاب «فرضیه شادی» هایت مغز را به مردی که در حال راندن یک فیل است تشبیه میکند. فیل نمایانگر قدرت فوقالعادهی افکار و احساسات – اغلب ناخودآگاه – ماست، که رفتار شما را کنترل میکند. مرد سوار بر فیل، با وجود این که بسیار ضعیفتر است میتواند کنترل فیل را به دست بگیرد، دقیقاً همانند کنترلی که شما میتوانید بر روی افکار و احساسات منفی خود داشته باشید.
هایت میگوید «کلید دستیابی به آن، تعهد به انجام کارهای ضروری برای آموزش فیل است.» «و شواهد گویای این مطلب است که شما در این زمینه کارهای زیادی میتوانید انجام دهید. فقط کار [و زمان] میبرد.»
به عنوان مثل میتوانید مدیتیشن، تنفس ریتمیک، یوگا انجام دهید و یا از تکنیکهای دستیابی به آرامش برای فرو نشاندن اضطراب و افزایش آرامش استفاده کنید. شما میتوانید یاد بگیرید که چطور افکار در خصوص بیلیاقتی و ناتوانی خود را شناسایی و به چالش بکشید.
هایت میگوید: «اگر شما تکنیکهای شناسایی افکار منفی را یاد بگیرید، به چالش کشیدن آنها بسیار راحتتر خواهد بود… گاهی حتی خواندن کتاب دیوید برنز به نام احساس خوب، میتواند تأثیرات مثبتی داشته باشد.»
استراتژی ۵: تکرار کنید، با پول نمیشود شادی را خرید
تحقیقات نشان داده که با افزایش درآمد به سطح بالاتر از فقر، در مقایسه با پولی که به شما تزریق میشود، نرخ افزایش شادی بسیار اندک است. با این حال دنیل گلیبرت در کتابش کشف اتفاقی شادی میگوید: «ما به این خاطر که چیزها برایمان شادی را به ارمغان نمیآورند تصور میکنیم که مشکل از آن چیزهاست در حالی که باید تصدیق کنیم که جستجوی ما به خودی خود بیهوده است… علیرغم اینکه چه چیزی را در تعقیب چیزها [شادی] به دست میآوریم، هیچکدام از اینها برایم ما یک وضعیت پایا از شادی را به ارمغان نمیآورند.»
استراتژی ۶: رواج دادن دوستی
دیوید مایرز نویسندهی به دنبال خوشبختی میگوید به غیر از دوستی نزدیک با افرادی که به شما اهمیت میدهند تعداد انگشتشماری پادزهر بهتر برای مقابله با ناشاد بودن وجود دارد. یک مطالعه در استرالیا نشان داد که افراد با سن بیش از ۷۰ که شبکهای قوی از دوستی دارند زندگی طولانیتری را دارند.
پروفسور مایرز مینویسد: «ناراحتکنندهست که جامعهی فردگرای روبه رشد ما، شدیداً از فقدان ارتباطات اجتماعی رنج میبرد. آنچنانکه برخی از روانشناسان بر این باورند که این موضوع، علت افسردگی همهگیر امروزه در سطوح مختلف جامعه است.» «روابط اجتماعی، در ضمن برقراری ارتباط افراد با یکدیگر، امکان پشتیبانی در لحظات دشوار را نیز تأمین میکند.»
استراتژی ۷: مشغول فعالیتهای هدفدار شوید
میهای چیک سنت میهای میگوید، مردم نسبت به زمانیکه در «جریان» هستند کمتر شادتر میشوند. «در جریان بودن» وضعیتیست که ذهن شما به صورت کامل جذب وظایف هدفداری که تواناییهای شما را به چالش میکشد شده است. با این حال او متوجه شد که بیشتر فعالیتهای اوقات فراغت – مانند تماشای تلویزیون – سطح بسیار پایینی از شادی را ایجاد میکند.
پاسخ دهید