میتوانید از محتویات این باکس بگذرید و یکراست به سراغ نوشته اصلی بروید. قبل از خرید اشتراک وفاداری، مزایای آن را از طریق این پیوند مشاهده کنید. لطفا تنها بعد از خواندن «مزایای خرید اشتراک» اقدام به خرید کنید.
یادگیری یک فرآیند ذره ذره و گام به گام است. دقیقا مانند ساختن عضله در بدن. اگر میخواهید که الگوهای عصبیِ قابل اتکا بسازید که در آینده به کارتان آید، بایستی تلاش بیثمر برای یادگیری همهچیز در طی چند جلسه کوتاه را فراموش کرده و به خودتان زمان بدهید. بهتر است که آهسته ولی پیوسته جلو بروید تا هم چانکهای اولیه توسط مغزتان به خوبی پردازش، و هم چانکهای بعدی بر روی آنها به بهترین شکل سوار شوند. همهی این موارد دست در دست هم میدهد تا در نهایت مجموعهای از چانکهای به هم مرتبط را داشته باشیم. چانکهای به هم مرتبط احتمال بالا کشیدن اطلاعات در آینده را بیشتر میکند و همین امر موجب راحتی در دسترسی به آنها خواهد شد.
اما به تعویقانداختن کارها را چطور خنثی کنیم؟ به هر حال یک حرکت مستمر با عقبانداختن برنامه، جور در نمیآید. اول از همه تکلیفتان را با خودتان مشخص کنید که اولویتهای شما برای انجام کارها در زندگی چه چیزهاییاند. این بدان معنا نیست که کارهایی که پیشتر میکردید، را معاف از قرار گرفتن در برنامه بدانید. تمام آن چیزی که در پیش روی شماست، را روی کاغذ و برنامه بیاورید تا هم ذهنتان آزادتر شود، هم کارهایتان سامانمندتر.
بعد از آن یک برنامهی هفتگی از چیزهایی که خودتان انتظار کامل کردنش را دارید، آماده کنید. مراقب باشید که این برنامه آنقدر سنگین نباشد که به عقبانداختن آیتمهایش، گزینهی اجباری به حساب بیاید. همانطور که پیشتر گفتیم به مانند یک دوندهی آماتور، به خاطر احساس قدرت فوقالعادهای که از انگیزهی اولیه پیدا میکنید، آنقدر سریع ندوید که اصلا خط پایان را نبینید. اجازه ندهید که احساساتتان، تعیین کنندهی برنامهی شما باشد.
بعد از برنامهی هفتگی، نوبت به برنامههای هر روز میرسد. از شب قبل، یک برنامه از ریزِ کارهایی که قرار است فردا تکمیل کنید را یادداشت نمایید. زمانهایی که به آن کارها اختصاص میدهید نیز بایستی در برنامه گنجانده شود.
حتی میتوانید ساعت موبایل خود را بر روی آن زمانها کوک کنید. من به این کار تکنیک زنگ مقدس میگویم و پیشتر در ایلولا مفصل در خصوصش گفتهام. آب دستتان است، زمین بگذارید و به کاری که زنگ مقدس میگوید، مشغول شوید. اگر خودتان موظف بدانید که حرمت زنگ را نشکنید، میبینید که این پیشزمینهی ذهنی خودش به شما در جلوگیری از به عقبانداختن کارها تا چه میزان زیادی کمک خواهد کرد.
در برنامهتان یک جای خالی جلوی هر آیتمی قرار دهید تا بعد از کامل کردن آن وظیفه، اطلاعاتی در خصوص وضعیت انجامش، چگونگی بهینه کردن آن و در کل توضیحاتی پیرامونش یادداشت نمایید. این اطلاعات در آینده به شما برای بهبود برنامه و مسیری که قرار است بپیمایید کمک شایانی خواهد کرد.
فراموش نکنید که بایستی بعد از هر نشست به نحوی مغزتان را خوشحال کنید تا هم خودتان هم زامبیهای ذهنی را به انجام دوبارهی برنامه در آینده ترغیب کرده باشید. به خاطر داشته باشید که در حین نشست (معمولا بیست و پنج دقیقه) خودتان را متقاعد کنید که به هیچ چیزی به غیر از کار، فکر نکنید.
در حین نشست نیز تمام آن گیرهها و نشانههایی که میتوانند حواستان را پرت کنند، از بین ببرید. میز کارتان را مرتب، اگر لازم است اینترنت را قطع، یا دریافت اعلانها را مسدود کنید. مثلا میتوانید موبایل را در حالت پرواز یا بیصدا قرار دهید.
وجود یک کاغذ و قلم کنار دستتان برای یادداشت آن چیزهایی که در حین کار به ذهنتان میآید نیز فکر خوبیست. مثلا فرض کنید که در حین نشست به خاطرتان آمد که قسط وام خود را ندادهاید. اگر نشست خود را بشکنید و به سمت کامپیوتر برای پرداخت قسط بروید، از برنامه عقب خواهید افتاد. اگر نشست خود را نشکنید و منتظر پایان نشست برای پرداخت قسط شوید، یکی از اسلاتهای حافظهی کاری خود را درگیر آن کردهاید و در نتیجه نمیتوانید شش دانگ حواستان را جمع کارتان کنید. در هر دو صورت ضرر خواهید کرد. بهترین کار این است که در گوشهی آن ورق کاغذ، یادداشت کنید «قسط وام». همینقدر مختصر و مفید. به این صورت نه نشست کاری خود را شکستهاید، و نه اسلات حافظهی کاری را مشغول کردهاید.
به خودتان و روشی که برای رسیدن به خواستههایتان پیش گرفتهاید، نهتنها امید که ایمان هم داشته باشید. به عبارتی باور کنید که به هدف میرسید، باور کنید که شما میتوانید، باور کنید که بهانهگیریهای مغز برای همه اتفاق میافتد و آنهایی که به موفقیت خود باور دارند و از سدش میگذرند، در پایان برندهی بازی خواهند بود.
تقریبا همه فکر میکنند که ژنش را ندارند که صبح بیدار شوند، کار کنند، زبان یاد بگیرند و هزار مورد دیگر. بایستی باور داشته باشید که میتوانید عادتهایتان را عوض کنید و عادتهای نو بسازید.
در پایان هفته، نگاهی به برنامهها و کارهایی که پیش بردید بیاندازید. برنامهی هفتهی آینده را با توجه به توضیحاتی که در برنامههای روزانه نوشتهاید و تواناییهای خودتان و اولویتها، بهبود ببخشید. با یک نگاهِ از بالا ارزیابی دقیقی از خودتان داشته باشید تا در نهایت برنامهای منطبق با خودتان روی کاغذ بیاورید.
البته یادگیری، خروج از نقطهی آسایش است. هر هفته سعی کنید که یک مقدار جزئی از نقطهی آسایش خارج شوید و یک فشار جزئی به خودتان بیاورید. کمکم این فشارها، تواناییهای شما را افزایش میدهد. درست مانند افزایش وزن دمبل در باشگاه بدنسازی. نمیخواهید که همیشه با وزنهی یک کیلویی جلو بازو بزنید که!
با این حال مراقب باشید که به خودتان فشار زیاد از حد نیاورید. پرس سینه را از ده کیلو، به صد و ده کیلو افزایش ندهید، چرا که چیزی غیر از چند دندهی شکسته و یک کالبد بدونِ روح برایتان باقی نخواهد ماند. تغییر عادتها نیز زمانبر است. به خودتان زمان بدهید!
پاسخ دهید