میتوانید از محتویات این باکس بگذرید و یکراست به سراغ نوشته اصلی بروید. قبل از خرید اشتراک وفاداری، مزایای آن را از طریق این پیوند مشاهده کنید. لطفا تنها بعد از خواندن «مزایای خرید اشتراک» اقدام به خرید کنید.
آخرین مصاحبهی هفته مصاحبه با دکتر کیت دولین است که حاوی نکات ارزشمند زیادیست. مصاحبه با سوالِ «بهترین راه برای پیدا کردن راهحل مسالهای که در آن گیر کردهایم» شروع میشود و ادامه پیدا میکند. در این بخش خلاصهای از گفتگوی رد بدل شده بین خانم باربارا اوکلی با دکتر کیت دِوْلین را با هم مرور میکنیم.
وقتی با یک مساله سخت مواجه شدید و راهحلی به ذهنتان نمیرسد، قفل نکنید و وحشتزده نشوید. اول بایستی ببینید چه کاری قرار است انجام دهید، چه چیزی به دست بیاورید و چه اطلاعاتی را صورت مساله به شما میدهد.
سعی کنید با ذهنی باز به سمت حل مساله بروید. یکی از مشکلات بزرگ سیستم آموزشی ما، فشار بر روی دانشآموز برای حل سریعتر مساله است. ابتدا مساله را به قسمتهای قابل درک بشکنید تا بفهمید که سوال از شما چه میخواهد. با اعداد یا نمودارهایی که گمان میکنید به شما در درک بهتر مساله کمک میکند شروع کنید. حل مساله را از طریق راهحلهایی که قبلا آموختهاید پیش ببرید و یا کمی آنها را دستکاری کنید تا مناسب برای سوال شما باشد.
گاهی به مسائلی برمیخوریم که ساعتها، یا حتی روزها و هفتهها ما را درگیر میکنند ولی جوابی برایشان پیدا نمیکنیم. در این وضعیت لازم است که خودتان را از مساله دور کنید و کاری کنید که ذهنتان کمی آرام بگیرد. به عبارت سادهتر بیخیال مساله شوید و استراحت کنید. سپس به مساله برگردید. خیلی وقتها با برگشتن به مساله بعد از یک استراحت مناسب، آن را از زاویهی جدیدی خواهید دید و دریچههای جدیدی برای حل مساله در پیش روی شما نمایان خواهد شد.
زمانی که قرار است یک مساله جدید را حل کنید و به بنبست خوردهاید، یعنی شما به دنبال راهحل در جای اشتباهی میگردید. تاثیر زمانهای استراحت، در اینجاست که خودش را نشان میدهد. مثلا مریم میرزاخانی را مثال میزنم. این نابغهی ریاضی حال حاضر جهان، به نظر معلمش در ریاضی خوب نبوده، چرا که کُند عمل میکرده. اکنون چه؟ جایزهای معادل نوبل در ریاضیات را به خودش اختصاص داده و اولین زنیست که این جایزه را میبرد.
اما در خصوص ورزش و فعالیتهای ورزشی لازم است بدانید که مغز ما به طریقی فرگشت پیدا کرده که ما را زنده نگه دارد. این بدن ما با مغز یک تعامل کامل را دارد و تاثیر آنها روی هم انکارناپذیرند. لازم است که بدنتان را برای داشتن یک ذهن خوب فعال نگه دارید. البته برعکس این قضیه هم سالم است و بایستی که مغزتان را فعال نگه دارید.
و اما در خصوص به تعویقانداختن کارها بایستی بدانید که هرچقدر سعی کنید که چندوظیفگی را بیشتر در کارهای خودتان بگنجانید، اوضاعتان خرابتر خواهد شد. ما آدمها موجوداتی با قابلیت انجام کارها به صورت همزمان نیستیم. باید کارهایتان را به صورت سریالی انجام دهید و از مولتیتسکینگ یا چندکارگی خودداری کنید.
کارها را بر روی دفترچهای ردیف کنید و در هر لحظه فقط بر روی یک کار خاص تمرکز کنید. تنها کار سختی که این وسط بایستی تمرین کنید و یاد بگیرید، سوئیچ کردن بین کارهاست. اینجاست که به تعویقانداختنها شروع میشود. اگر مهارت خوبی در تغییر نشست کار خاصی به نشست کار دیگری پیدا کنید، کمکم عقبانداختن کارها را خنثی میکنید. باید بتوانید که بعد از بیست دقیقه تمرکز بر روی کاری، تمرکزتان را از روی آن برداشته، و به سراغ کار بعدی بروید.
این تغییر، مقداری انرژی اراده لازم دارد. دقیقا در همین گذار است که به خودتان میگویید «یک سری به توییتر بزنم و برگردم» و تا سرتان را برمیگردانید میبینید که کارها را تماما عقب انداختهاید. کارهایتان را روی یک کاغذ بنویسید و سعی کنید که یک فرصت معقول بین کارها برای استراحت به ذهنتان بدهید و بعد با کمی قدرت اراده کار بعدی را شروع کنید.
از طرف دیگر ما نباید اسیر ابزارها و افراد باشیم و صرفا عکسالعمل نشان دهیم؛ بلکه بایستی که کنترل امور را خودمان به دست بگیریم. [کیسه بوکسی که بعد از ضربه خوردن منفعلانه جلو و عقب میشود نباشید، بلکه آن مشتی باشید که به کیسه ضربه میزند.] زمان خاصی را برای مشاهدهی اعلانها مشخص، و غیر از آن بازهی زمانی، اعلانها را خاموش کنید. نگذارید که گوشی موبایل با صدای زنگ خود، به شما دیکته کند که چه کاری انجام دهید. این شمایید که باید گوشیتان را کنترل کنید.
پاسخ دهید