میتوانید از محتویات این باکس بگذرید و یکراست به سراغ نوشته اصلی بروید. قبل از خرید اشتراک وفاداری، مزایای آن را از طریق این پیوند مشاهده کنید. لطفا تنها بعد از خواندن «مزایای خرید اشتراک» اقدام به خرید کنید.
آقای ایکس به مغازهی من میآید. در زمان حساب کردن، تلفنم زنگ میخورد و گوشی را جواب میدهم. آقای ایکس ده پونزده ثانیه بیجهت معطل میشود تا تلفن من تمام شود و با او حساب کتاب کنم. به اشتباه، یک ۵ هزار تومانی بیشتر به آقای ایکس پس میدهم. آقای ایکس متوجه میشود ولی…
انسانها معمولا تا زمانی صادق هستند که بتوانند خودشان را انسان منصفی در نظر بگیرند. در مثال بالا، رفتار فروشنده غلط و اشتباه بوده و در این شکی نیست، اما این رفتار، در حالتی صادقانه، مجوز بیصداقتی را برای طرف مقابل صادر نمیکند ولی در ذهن انسان اوضاع از قرار دیگر است.
دن آریلی، آزمایشی به همین سبک را انجام داد و نتیجه جالب بود. زمانی که ما احساس کنیم در حق ما اجحاف شده، احتمال اینکه ناصادقتر شویم بالا میرود. چیزی که از من و شما یک موجود اخلاقی میسازد، احتمالا توان دیدن خودمان به عنوان یک انسان خوب و موجه است. زمانیکه موقعیتی پیش میآید که ناصادق بودن توجیه پیدا میکند، احتمالا رفتارمان از نگاه یک بیطرف، صادقانه نخواهد بود.
وقتی یک دزد، دزدی میکند، دلیلش این نیست که ذات خرابی دارد، بلکه در ذهن او، این دزدی موجه به نظر میرسد برای همین میتواند آن کار را، احتمالا بدون حس گناه، انجام دهد. حتی اگر حس گناه هم سراغش بیاید باز رفتارش را موجه میداند. زمانی که شرایط به سمت و سویی برود که ما توجیه کافی برای کاری داشته باشیم، احتمال اینکه آن کار را، هرچند ناصادقانه، انجام دهیم، بالا میرود.
اینجاست که دن آریلی به زیبایی میگوید:
آن چیزی که یک انسان صادق را از انسان ناصادق جدا میکند، لزوما شخصیتش نیست، بلکه موقعیتهاست.
Everybody Lies | Hidden Brain | 1:40
The Honest Truth About Dishonesty – Ariely, Dan | Stretching the Fudge Factor: The Case for Revenge
سلام
ایده ی “نوشتک” تحسین برانگیزه
مطالبی کاملا عمیق در حجمی کم
زیبا بود
ممنونم ناشناس جان.