میتوانید از محتویات این باکس بگذرید و یکراست به سراغ نوشته اصلی بروید. قبل از خرید اشتراک وفاداری، مزایای آن را از طریق این پیوند مشاهده کنید. لطفا تنها بعد از خواندن «مزایای خرید اشتراک» اقدام به خرید کنید.
فرض کنید مثل یک سلول همین الان از وسط دو نصف و تبدیل به دو عدد «شما» شوید. کدام یک شما هستید؟ درست لحظهای پیش یک نفر بودید و الان دو وجود مجزا. شما کدامید؟ بله از خودآگاهی صحبت میکنم. خودآگاهی چیست و این خودِ ما کدامیم؟
یک فرضیه میگوید که خودآگاهی یک چیز جهانشمول است. لینک به منبعی ندارم چون چندین ماه پیش این مورد را از یک دانشمندی که در TRH مصاحبه میکرد شنیدم. به عبارتی مانند هولوگرامی که وقتی نصفش میکنید باز هم دو قطعه شبیه به هم دارید، این خودآگاهی یک کلی هست که در تکتک سلولها و اجزا جهان هستی تا نمونهی بزرگتر مانند خودآگاهی که ما به عنوان یک انسان شاهدش هستیم تجلی پیدا میکند.
برگردیم به آدم دو نیمشدهمان. اگر فرض کنیم در لحظهی X این فرد یک شخص بوده و در لحظهی X + 1 دو شخص مجزاست، میخواهم بپرسم که در لحظهی X + 1 کدام یکی از این دو فرد همان شخص لحظهی X است؟ احتمالا هرکدامشان فکر میکنند که آن شخصِ لحظهی X خودشان بوده است ولی اکنون ما دو شخص مختلف که در دو موقعیت مکانی مجزا قرار گرفتهاند طرفیم و این اولین تفاوتیست که میان این دو شخص وجود دارد و میتواند وجود مستقلشان را تعریف کند.
من فکر میکنم که هر دو هم درست فکر میکنند و هم اشتباه. چرا اینگونه فکر میکنم؟
۱- هر کدام از این افراد تا لحظهی X خاطرات مشابهی دارند و این خاطرات دقیقا همان چیزی هستند که به همراه ژنوم، از ما یک شخصیت میسازند. از آنجایی که ژنهای این دو شخص هم تا لحظهی X کاملا شبیه به هم است در نتیجه میشود گفت که هر دوی این افراد در حقیقت همان X هستند.
۲- شخص «الف» دیگر آن شخص «ب» نیست. چرا؟ چون اکنون شخص «الف» در موقعیت مکانی متفاوتی نسبت به شخص «ب» قرار دارد و تجربهی متفاوتی هم از محیط دارد.
با یک تناقض روبرو شدیم. دو فردی داریم که هر جفتشان همان X هستند ولی در عین حال همدیگر نیستند. به زبان ریاضی a = x و b = x ولی a != b (علامت مساوی نیست). حالا بیایید خودمان را در بُردار زمان بسنجیم. مانند موقعیت مکانی، ما هر لحظه در برههای از زمان هم قرار داریم و مرتب به جلو (یا عقب) میرویم. من اسمم ایمان است و این داستان را با ایمان ادامه میدهم. ایمان در لحظهی X در برههای از زمان است و ایمان در لحظهی X + 1 در برههای دیگر از زمان. درست مانند موقعیت مکانی که دو شخص جدا شدهی ما را دو وجود مستقل میکرد، زمان هم آن ایمانِ لحظهی X را از شخص لحظهی X + 1 جدا میکند (تغییر موقعیت مکانی ایمان، بماند).
در حقیقت من در هر لحظه یک شخصیتی بنا بر ژنوم و خاطراتم (چه به یاد بیاورم و چه در پس ذهنم باشد) هستم. این خاطرات بر اساس موقعیت مکانی و زمانی بر روی ذهن من نوشته میشود. ایمانِ لحظهی X دیگر ایمان لحظهی X + 1 نیست. بلکه یک کپی از اوست در موقعیتی جدید. میخواهم بگویم که به نظر من، این خودآگاهیِ ما در لحظهی X + 1، در همان لحظه خلق میشود و در لحظه هم از بین میرود. یعنی خودآگاهی من در لحظهی X + 1 بر مبنای خاطرات پیشتر از زمان X به علاوهی خاطرات خود زمان X شکل میگیرد و همینطور جلو میرود. فکر میکنم اگر زمانی درک بهتری از زمان پیدا کنیم، این مساله را بتوانیم بهتر به سرانجام برسانیم.
ما در هر لحظه یک نفر دیگریم. پس در لحظه زندگی کن…
این پست من هم شاید کمی به موضوع مربوط باشد. زندهام یا زندگی میکنم؟ گذشته، حال و آینده.
.
پاسخ دهید