میتوانید از محتویات این باکس بگذرید و یکراست به سراغ نوشته اصلی بروید. قبل از خرید اشتراک وفاداری، مزایای آن را از طریق این پیوند مشاهده کنید. لطفا تنها بعد از خواندن «مزایای خرید اشتراک» اقدام به خرید کنید.
منظور از چگونه بی اهمیت باشیم این است که چطور با این حجم مشغلههای فکری اطرافمان کنار بیاییم؟ چطور غصهی پولهای کاسبی نکرده را نخوریم؟ چطور غصهی ماشین نداشته را نخوریم؟
این پاسخ از کورا، نقطهی شروعی برای من است؛ هرچند دوای قطعی و فوری درد من نیست ولی بزرگ شدن و یاد گرفتن زمانبر است!
پاسخ از شمس الرحمان، محقق هوش مصنوعی
۱۰۱ سال دیگه حیوون خونگیتون مرده.
۱۰۲ سال دیگه خودتون هم مُردهاید.
۱۰۳ نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوه نوهتون هم مرده.
۱۰۹ سال دیگه زمین به فنا رفته و اقیانوسها بخار شدند و رفتند توی آسمونها. آبهای سطح زمین دیگه وجود خارجی ندارند و بخار شدند توی فضا. زمین یه نقطهی قرمز شده و کوهها شروع به آب شدن میکنن.
۱۰۱۰ سال دیگه خورشید هم به فنا رفته. تغییر توی جاذبه باعث میشه که سیارههای موجود توی منظومه شمسی به هم برخورد کنند. از منظومه شمسی یه کوتوله سفید باقی میمانند.
۱۰۱۱ سال دیگه کهکشان راه شیری هم مرده و با کهکشان همسایه برخورد میکنه و یه کهکشان جدید را با هم میسازن. کهکشان همسایه، آندرومدا، با سرعت ۱۱۰ کیلومتر بر ثانیه به سمت ما در حال حرکته.
۱۰۱۵ سال دیگه همه ستارهها به فنا رفتهاند و ماده کافی برای فرمدهی به ستارههای جدید وجود نخواهد داشت.
۱۰۳۰ سال دیگه ماده هم به فنا میره.
۱۰۱۰۰ سال دیگه حتی سیاه چالهها هم به فنا میرن.
هیچ چیز دیگهای نمیمونه غیر از هیچی، سیاهی و سرمای مطلق.
به همین خاطر، هیچی توی این زندگی واقعا مهم نیست. مهم نیست که ۶۷۲ دلار پول تو حسابت باشه یا ۶۷۲ میلیون دلار. تموم اون چیزی که در جلوی همهی ماست، هیچ و تاریکیه.
ماها یه دسته از اتمهای چیزپیچ هستیم که یه گوشهی این جهان هستی گیر افتادیم. تا وقتی که نفس میکشی، از بودنت لذت ببر.
زندگی یه فرصت یک بارهست، یادت باشه که در حد بیشینهی تواناییهات زندگی کنی.
ولی یادمان باشد که نهایتش تاریکی و سیاهیست، پس حسرت آنچه از دست دادیم را نخوریم، چرا که هرچیزی که به دست بیاوریم را نیز از دست خواهیم داد.
مهم نیست که پاسخ شمس الرحمان چقدر دقیق باشد، ولی شانس ناچیزی وجود دارد که من و شما برای همیشه زنده بمانیم. با دقت به این موضوع، میتوانیم حس کنیم که چقدر مشکلات ما در گذر زمان بی اهمیت خواهد بود.
از زندگی لذت ببر، برای کسانی که دوستشان داری ارزش و اهمیت قائل باش ولی خودت را زیر فشار اهمیت دادن به همهچیز له نکن.
بی نظیر بود
آها بله مرسی.
آها بله مرسی از نظراتتون .
ن من اونقدر ها لغت بلد نیستم ک بخوام یه کتاب انگلیسی بخونم.
نظرتون راجب رقص چیه!؟ چون من بهتر میرم سراغش تا ورزشهای دیگه..
راستی سال نوی شما مبارک:)
انشاالله سالی پر از عشق و اتفاقات خوب داشته باشید:)
خواهش میکنم. شاید، و فقط شاید وقت کنم و در خصوصش بنویسم. علیالحساب این نوشتهها از ایلولا رو داشته باشید. به نوشتههای همین کتابی که خدمتتون گفتم هم اشاره کردم:
https://www.ilola.ir/4136
https://www.ilola.ir/4232
https://www.ilola.ir/4336
در ضمن خیلی ممنونم. سال نو شما هم مبارک باشه. امیدوارم سال پر از موفقیت باشه براتون.
با رقص خیلی موافقم. اگه به روشی که میگم انجامش بدید، معادل ورزش HIIT خواهد بود و مطمئنم تاثیرهای خیلی مثبتی روتون میگذاره.
یه تایمر برای بیست دقیقه تنظیم کنید. حالا اون رو به بیست قسمت یک دقیقهای بشکنید. یه موزیکی انتخاب کنید که جنبش و جوش خیلی زیادی بخواد. حالا یک دقیقه با تمام تلاش برقصید تا ضربان قلبتون تا جای ممکن بالا بره، و یک دقیقه بعدش رو استراحت کنید (آرومتر برقصید)ّ دوباره یک دقیقه بعدی رو با نهایت قدرت و یک دقیقه بعدش استراحت. اینجوری ده تا یک دقیقه با شدت رقصیدید و ده تا یک دقیقه هم استراحت کردید. اگه به حد کافی فشار بیارید، صد در صد توی ستهای آخر عرقتون در میاد و این نشونهی خوبیه.
یه چیزه دیگه..
شما الان درحال حاضر، تنها آدمی ب نظرم میرسه ک میتونه کمکم کنه..
من همونی ام ک تا همون یکی دوهفته پیش، تو سایت شما پیگیر روش مطالعه بوده ولی دوباره حال روحیش آنقدر بد شده ک حوصله ی هیچ کاریو نداره!
جز فیلم آهنگ و حرف زدن با کسی راجب خودم!
دیگه اصللللا حوصله هیچیو ندارم! حتی متن ها رو هم ب زور میخونم!
خیلی شرایطم داغونه..
حوصله درس رو ندارم و تو فکر قیده زدن کنکورم ولی نمیخوام و نباید این اتفاق بیوفته!
وضعیتم خیلی بده.. آدم این روزامو نمیتونم باور کنم!
من این نبودم..
سعی کردم برم در مورد کارکرد های مغز بخونم و چیزای دیگه تا شاید انگیزه ای بیاد واسه تغییر، ولی اصلا حوصله شونو نداشتم و نخوندم و رد شدم ازشون!
فعلا تنها نکته مثبتم اینه،خیال پردازی رویاهامو نمیتونم ول کنم خداااروشکر..
تو این وضعیت کرونا هم ک نمیشه رفت پیش روانشناس!
بماند ک مطرح کردنش پیش خانواده خودش یه مسئله دیگه س..
چیکار کنم! فقط دلم فیلمو اهنگو حرف زدن و یا بیرون رفتن میخواد که اونم نمیشه..
چ کنمممم!!؟
من حقیقتش مشاور گواهیداری نیستم که بتونم کمکی کنم. تنها چیزی که از متن نظرتون به ذهنم میرسه یه جور ناامیدیه که انتهاش افسردگیه. اکیدا پیشنهاد میکنم که با یه مشاور کار درست صحبت کنید.
یه کتاب بسیار بسیار کار درست از الکس کرب هست که میتونه توی این شرایط براتون خیلی مفید باشه. متاسفانه ترجمه فارسیش رو گیر نیاوردم. اگه با انگلیسیش مشکلی ندارید میتونم کتاب رو براتون ایمیل کنم.
در ضمن اگه بنا به هر دلیلی نمیخواید که فعلا پیش مشاور برید، اکیدا توصیه میکنم که به هر نحوی شده ورزش رو داخل برنامه روزانهتون قرار بدید. شده همه کارهای دیگه رو بذارید کنار و روزی بیست دقیقه ورزش کنید. یه برنامه داخل کتاب یادگیری هوشمندانه گذاشتم که میتونید از اون استفاده کنید. ورزشهای HIIT بین تمام ورزشهایی که انجام دادم بهترین نتیجههای روانی رو برای من داشتند.
انجامش هم خیلی سخت نیست و میتونید سبک شروع کنید. اگه خواستید میتونم توضیح بیشتری در خصوصش بدم.
سلام.
من اینو خوندم هیچ تاثیری رو من نداشت بلکه ناامید تر شدم!
وقتی ک قراره رو ب سیاهی بریم، پس تلاشامون تو زندگی هم باید ندید بگیریم! چون آخرش سیاهیه!
چون هیچی مهم نیست! چون تلاشی ک بخواد، بهت رنج بیشتر تحمیل کنه، ارزش نداره، چون آخرش سیاهیه!
هر چند اینو ۱۰۰٪ قبول دارم ک از آفرینش ما هدفی وجود داره و باید ماموریتمون رو تو زندگی انجام بدیم!
ولی نوشته هاتون منو قانع نکرد، برای بی اهمیت شدن!
اصلا چرا باید بی اهمیت بشیم ب چیزی ک عینه خوره افتاده ب جونمون و ولش نمیکنه!؟
باید حلش کرد! من بارها بی اهمیت شدم ولی آخرش یه دفعه همه چی هجوم می اورد ب من! هنوزم همینه!
باهاشون کنار اومدم ولی هضمشون نکردم!
خلاصه اینکه فهمیدم بی اهمیت شدن بدترین کاره ممکنه!
سلام
البته هر نوشتهای بسته به اون چیزی که توی ذهن خواننده میگذره میتونه نتیجههای متفاوت داشته باشه. برای یه نفر مثل من، بیاهمیت بودن، یک نوع هنر به حساب میاد. هنری که میتونه باعث زندگی بهتر بشه. ولی چطور؟
من این نوشته رو میخونم و با خودم میگم که زندگی کوتاهه و آخرش هیچی نیست، در نتیجه از این فرصتی که گیر آوردم بهترین استفاده رو بکنم و اجازه ندم که مشکلات این فرصت کوتاه رو برای من تلخ کنه. در اصل تلاش کنم که توی همین فرصت هم شیرین زندگی کنم. البته شیرین زندگی کردن، با هیجانی زندگی کردن فرق میکنه. به عنوان یه مثال کوچیک از ورزش کردن که واضحترین مثال زندگیم هست براتون بگم. در حین ورزش، گاهی که سطح سختی رو بالا میبرم، با خودم میگم که «آخرش که چی؟» اونقدر که به نفس نفس میافتم، ولی منطقا میدونم که این احساس زودگذر، جاش رو به نشاط و شادابی من در طول روز میده در نتیجه اون ورزش سخت رو انجام میدم.
برای یه نفر دیگه این نوشته میتونه اینجور تعبیر بشه که چه فایدهای داره تلاشهایی که میکنیم وقتی به سمت هیچ در حرکتیم. مثلا در خصوص همون ورزش، وقتی بلند میشه که ورزش کنه، میگه «آخرش که چی؟» و اصلا بلند نمیشه و اون شادابی و نشاطی که میتونه از ورزش بگیره رو نمیگیره و در نهایت زندگیش نسبت به کسی که اون سختی رو خودخواسته قبول کرده، یه سطح پایینتر میاد (از نظر شادابی).
بیاهمیت بودن خودش یه هنره که در ترکیب با تفکر منطقی و نه احساسی و هیجانی، میتونه همین فرصت اندک رو تبدیل به زندگیای کنه که ارزشش رو داره.
از جملات آخر این مقالت فهمیدم که
قلب سیاه و تاریکی داری بیچاره به خودت بیا!
کسی مثل تو که علم خوبی داره چرا باید جهان بینی بسیار ضعیف و تاریکی داشته باشه.
حرفای زیادی دارم که میتونم در ادامه برات بنویسم اما نمی خوام به صورت نصیحت باشه!
این رو هم بگم که وضعیت مالی بسیار ضعیف دلیل بر این نمیشه که آدم به پوچی و تاریکی برسه.
وضعیت مالی من هم بسیار ضعیفه اما مثل تو فکر نمی کنم. حتی اگر هم یک زمانی پولدار بشم بازم مثل تو به پوچی و به تاریکی نمی رسم. چونکه من فقط خودمو تسلیم خدا می کنم و فقط به خدا می فروشم نه به شیطان و تاریکی و پوچی و ناامیدی.
سلام یک فنر جان. من همیشه مشتاق شنیدن و یاد گرفتن هستم. اگه حس میکنی چیزی هست که میتونه زندگی منو به سمت بهتر شدن تغییر بده مشتاق شنیدنش هستم و تا همیشه ممنونت خواهم بود.
در خصوص پوچی هم بگم که من نگفتم که به پوچی و ناامیدی رسیدم، برعکس میگم که با توجه به تمام شدن این زندگی، بهتره که قدرش رو بدونیم و اهمیت بیجا به مسائل و مشکلاتی که به مرور زمان نابود میشن ندیم. خودمون رو زیاد درگیر نکنیم. همین.
عالي، خيلي زياد💕 قلب به توان قلب
ممنونم ازتون